جهت اگاهی شما
خوانندگان محترم، بهتر است زندگینامه شهید رجب علی شعبان پور را از زبان توانا و
گویای جناب آقای محمد ابراهیم شعبان پور (برادر شهید شعبان پور) بشنوم:
" عمه بزرگم،
خانم سکینه شعیان پور، خواب دیده بودند که یک پرچم سبز با ماه نورانی از آسمان
پایین آمد و وارد حیاط ما شد و داخل خانه ایی رفت که ما در آن ساکن بودیم. فردا
صبح عمه ام به منزل ما می آیند و خواب را برای ما تعریف می کنند و می خواهند خواب
را برای برادرهایش هم تعریف کنند ولی باز صلاح نمی دانند. در خواب به عمه ام الهام
شده بود که خداوند به این خانواده پسری خواهد داد که نظر کرده الهی است. بعد از
چند روزی خداوند پسری عطا فرمایند که نامش را رجب علی گذاشتند. سال ها گذشت و جنگ
شروع شد و شهادت نصیب ایشان گردید. عمه ام که خیلی پیر شده بود گفت: نظر کرده الهی
همین موضوع است که خدا نظر و لطف فرمود و شهادت پر فیض نصیب این پسر شد تا در آخرت
شفیع خیلی از ماها گردد.
این شهید عزیز
در 13 ماه رجب هم زمان با سالروز ولادت ولایت علی(ع) به دنیا آمد و لذا
اسم رجب علی برای ایشان منظور شد. الحمدالله ایشان با صداقت و ارادتی که به اسلام
و ولایت داشتند، دقیقا ساعت 24 شب 21 رمضان هم زمان با سالروز شهادت امام علی(ع)
با اصابت گلوله سیمونوف به پیشانی، هم چون امامش که از ناحیه سر ضربه خوردند و
شهید شدند، شهید شد و با خون سرخش راه ولایت را روشن تر و بیشتر تقویت کرد. این
فدایی ولایت در مورخه 2/4/40 در روستای الله آباد علیا به عنوان سومین ولد و دومین
فرزد ذکور متولد شد. ایشان تحصیلات ابتدایی را در دبستان نظام الملک الله آباد با
موفقیت به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شیروان واقع در
خیابان شفا به اتمام رسانید. شهید رجب علی شعبان پور دوره دبیرستان را در چهارم آبان
اسبق واقع در جامی جنوبی شیروان به پایان رسانید.
ایشان خیلی
منظم، مرتب، کاری، درس خوان، شجاع، قوی، مومن، متدین، خوش خلق و خوش برخورد و اهل
مطالعه و تحقیق بودند. سال آخر دبیرستان بود که انقلاب اوج گرفت و ایشان از روستا
راهی شیروان شده و در راهپیمایی ها شرکت می کردند. شهید بعد از مدتی مسئول فروشگاه
تعاونی روستای الله آباد شد و شروع به خدمت نمود. شهید رجب علی دعا و آیات کوتاه
را با معنی و تفسیر می نوشت و داخل اوراق کتاب ها و ظروف می گذاشت. قبل از 15
سالگی (حد تکلیف شرعی) معمولا نماز می خواند. یک شب وقتی سن شهید را محاسبه کردیم
متوجه شدیم که ایشان دقیقا همان شب به حد تکلیف شرعی رسیده اند. گفتم: داداش با
استمداد از خداوند قدیر بعد از این باید نماز را دقیقا صحیح اقامه کنی. از همان شب
تلاوت قرآن و اقامه نماز را دیگر ترک یا کوتاهی نکردند. معمولا با یکدیگر در نماز
جماعت مسجد روستا که به امامت حاج سید
محمد هاشمی برگزار می شد، شرکت می کردیم. قرآن را با علاقه خاصی تلاوت می کردند
شماره آ یه و
سوره و حتی صفحه قرآن را در کاغذی یادداشت می کردند تا مشخص شود به چه قسمتی از
آیات قرآن رسیده اند.
شهید والا
مقام، دو سال سربازی و دوره احتیاط را در جبهه های مختلفی بودند و بعد از
اتمام خدمت سربازی در روستای کورکانلو به عنوان معلمی شروع به کار کردند و بعد از
مدتی در تربیت معلم مشهد قبول شدند و بعد از دوسال دوره تربیت معلم ، عازم جبهه شد. شهید رجب علی دارای اندامی رشید و قومی
و چهارشانه بودند. از بین رشته های ورزشی، کشتی با چوخه و والیبال را انتخاب کرده
بودند و در تیم والیبال همراه با برادر بزرگ تر و دو تن از پسر عموهایش فعالیت
زیادی داشت به طوری که غالبا تیم والیبال وی که فجر الله آباد نام داشت پیروز
همیشه میدان مسابقات بود. ایشان به کار علاقه زیادی داشتند و در کار کردن به
اندازه چند نفر فعالیت داشت.
شهید در راه
ولایت بعد از ماه های تلاش و جهاد در میادین جنگ در تاریخ 1365/2/29 در منطقه حاج
عمران بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر به دیدار حق شتافت خدایا توفیقان ده شرمنده
خوند سرخ پاک شهدا نشویم.