احمدرضا در بامداد جمعه 1347/05/18 در شهرستان تایباد به دنیا آمد. صبح همان روز دعای ندبه برگزارشد و طبق سنت رایج در محل، هم وزن وی شیرینی پخش کردند. با انتقال محل خدمت پدرش به مشهد خانواده وی نیز به آن جا آمده، احمدرضا در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الائمه پرورش یافت. پس از آن به شهر سربداران- سبزوار- رفت و در مهرماه 1353 در دبستان حکیمی سبزوار ثبت نام نمود. بعد از اتمام سال تحصیلی به فراگیری قرآن پرداخت. در تابستان 1355 به همراه خانواده خود به فردوس آمد و سال سوم ابتدایی را در دبستان قیاس الدین مشغول به تحصیل شد. در مهرماه 1357 که کلاس پنجم را آغاز نمود، در راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورا، شرکت نمود.
او در دوران راهنمایی همزمان با مطالعه نهج البلاغه به مطالعه کتب آیت الله مطهری و دیگر نویسندگان پرداخت. گاهی به نوارهای سخنرانی امام گوش می داد، در مسابقات علمی و قرآن و در سطح شهر و استان به مقام اول دست یافت. به هنگام نماز چنان به راز و نیاز می پرداخت که گویا همه پرده ها و حجاب های دنیوی در مقابل دیدگان او کنار می رفتند. همیشه اول وقت نماز می خواند و به دیگران هم توصیه می کرد که این فضیلت را از دست ندهند. در ایام ماه مبارک رمضان در خانه با صوت زیبا به خواندن قرآن و دعا می پرداخت. در نماز جمعه و جماعت و دعای توسل و کمیل شرکت می کرد.
در تیر ماه 1364 مجددا در مسابقات قرآن یادواره شهید بهشتی شرکت کرد و مقام اول را کسب نمود. از ابتدای جنگ، بارها برای شرکت در جهاد مقدس به بسیج مراجعه کرد اما به خاطر سن کم، از اعزامش خودداری می کردند تا این که روزی خوشحال به خانه آمد. وقتی دلیل این خوشحالی از وی سوال شد، گفت: «حال که اجازه حضور در جبهه و خط مقدم را پیدا نکردم، قرار است با گروهی برای بازدید به پشت جبهه در جنوب برویم.» او با شور و شوق خاصی بازدید را به پایان رسانید و بعد از 15 روز برگشت.
در سال 1365 موفق به اخذ دیپلم با معدل 17/82 گردید و در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. وی دوره آموزش نظامی خود را در بجنورد طی کرد و پس از گذراندن این دوره جهت ادامه تحصیل رهسپار اصفهان شد تا در سنگر دانشگاه با ادامه تحصیل و فراگیری دروس فنی به جامعه اسلامی خدمت نماید، به خصوص این که وی از کودکی علاقمند به آزمایش و ساختن وسایل علمی ساده بود. آری او رفت تا عطش سیراب ناپذیرش را برای بیشتر دانستن فرو نشاند تا به مجهولات چیره گردد. او بر مسائل فرهنگی و رسالت آموزش و پرورش و رسانه های گروهی تاکید خاصی داشت.
در اوایل ماه مبارک رمضان (اواخر فروردین ماه سال 1367) از طریق بسیج خمینی شهر به مدت 3 ماه به منطقه اعزام و در اهواز و جزیره مجنون مشغول خدمت شد. او در خط مقدم به عنوان دیده بان انجام وظیفه نمود و در همین پست بود که مفقود گردید و دیگر هیچ خبری از او دریافت نشد تا این که در اسفند ماه 1373 پیکر مطهر او تشییع شد.