شهيد مهدي زارع پور در سال 1339 در روستاي قدير (فرگ سابق) از توابع كاشمر چشم به جهان گشود. در زمان تحصيل در دبيرستان با كمك و راهنمايي چند تن از دبيرانش در جلسات شركت مي كرد و هيچگاه از مطالعه غافل نبود. دوران تحصيلات ابتدايي را در همان روستا گذراند و پس از طي دوران راهنمايي و دبيرستان در رشته رياضي موفق به اخذ ديپلم گرديد و در همان سال در رشته فيزيك دانشگاه مشهد پذيرفته شد.
شهيد مهدي زارع پور با آگاهي و بينش، مسائل را براي ديگر همكلاسي هاي خود بيان مي كرد و علاوه بر دانشجويان، دانش آموزان دبيرستان را نيز به مبارزه با رژيم پهلوي ترغيب مي نمود وي در زمان انقلاب سعي در آگاهي بخشيدن به دانشجويان داشت و دانش آموزان دبيرستان ها را به تعطيل كردن مدارس ترغيب مي نمود. با پيروزي انقلاب و تعطيلي دانشگاه ها به كاشمر آمد. در دوره دانشگاه با فرزند آيت الله خزعلي كه بعدا ايشان نيز شهيد شدند آشنا شد و اين امر در آگاهي ايشان در مسائل سياسي و معنوي موثر بود و چون جهاد دانشگاهي را محلي براي ايثارگري هاي خويش يافت فعاليت خود را در واحد فرهنگي آغاز كرد وي علاوه بر كار در واحد فرهنگي به فعالتي هاي ديگري چون تشكيل كلاس هاي سياسي - ايدئولوژي در سطح روستاها مي پرداخت. شهيد زارع پور، هيچ گاه نماز سروقت را ترك نمي كرد و اكثرا در مسجد نماز مي خواند و قبل از خواب وضو مي گرفت و نماز شب مي خواند . قرآن را با معني آن مي خواند و هميشه در مراسم دعا مشتاقانه شركت مي كرد وي به غير از مطالعه كتب درسي به مطالعه كتب علمي ديگر، مانند كتب دكتر شريعتي و استاد مطهري و تفاسير نيز مي پرداخت و گاهي در جلسات، آن مطالب را به ديگران مي آموخت.
پس از پيروزي انقلاب، شهيد زارع پور وارد جهاد سازندگي شهرستان كاشمر شد. او در هر فرصتي براي جوانان روستايي كلاس هاي سياسي و اعتقادي تشكيل مي داد. شهيد مهدي زارع پور بسيار مهمان نواز و بردبار بود در سال 1360 شهيد به منطقه كاخك گناباد رفت و چون فقر فرهنگي شديد را در آن منطقه احساس مي كرد تربيت دانش آموزان آن ديار را واجب مي دانست و در برنامه كار خود قرار داد. در اواخر تابستان در كاشمر مسئوليت فرهنگي جهاد را بر عهده گرفت و در تشكيل جلسات مذهبي و تشكيل شوراهاي اسلامي همكاري مي كرد و عضو شوراي مركزي جهاد شد.
شهيد طي يك اردوي 15 روزه به مناطق جنگي كه از طرف جهاد سازندگي خراسان براي اعضاي شوراي مركزي شهرستان ها در سوسنگرد تشكيل شده بود، به همراه پسر عموي شهيدش محمد زارع پور، به سوسنگرد رفت و پس از اتمام اردو در همانجا ماند. سرانجام در شب نهم آذرماه سال 60 در عمليات طريق القدس در اثر اصابت تركش خمپاره به ديدار حق شتافت.