شهيد در خانواده اي مذهبي و متوسط در سال 1341 ديده به جهان گشود تحصيلات ابتدايي را در دبستان هاي عشايري حومه ي شهرستان فسا سپري نمود و پس از انجام آزمون در سال 1354 به دبيرستان عشايري شيراز که ويژه دانش آموزان مستضعف بود راه يافت به علت عدم بضاعت مالي خانواده و عليرغم ميل باطني براي ادامه تحصيل بعد از اخذ ديپلم فقط به مرکز تربيت معلم بسده نمود و به عنوان دبير رياضي در مدارس راهنمايي روستاهاي شهرستان داراب به امر مقدس تعليم و تربيت مشغول گرديد. در زمان تحصيلات خود در دبيرستان عشايري تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به اتفاق يکي از دبيران خود و تعدادي از همکلاسي هايش در ارشاد ساير دانش آموزان از طريق نمازهاي جماعت و در اختيار گذاشتن کتاب هاي مذهبي و پيام هاي امام خميني قدس سره نقش به سزايي داشت. ایشون از نظر اخلاقی فوق العاده متواضع و با محبت و داراي خصلت گذشت، ايثار و خلاصه اينکه از فضائل اخلاقي در حد اعلايي بهره مند بود اما با توجه به همه ي اين مطالب شهيد عزيزالله حيدري از يک تواضع عجيبي برخوردار بود که نمونه ي بارز آن حتي براي خانواده تا لحظه شهادت مبهم بود که اين شهيد در جبهه هاي جنگ در چه سمت هايي فعاليت داشته است و تنها پس از شهادت همرزمانش گوشه اي از آن ها را بيان نمودند. از آن جايي که شهيد از استعداد ذاتي خدادادي برخوردار بود در حين تدريس موفق به قبولي در رشته ي پزشکي و کامپيوتر گرديد و ليکن از آن جايي که فقط جسم شهيد در اين جا بود و افکارش مختص دفاع مقدس بود و پيرو مخلص ولايت فقيه بود لذا در اکثر عمليات هاي جنوب کشور از جمله عمليات خيبر و بدر و بيت المقدس، کربلاي 4 و 5 و عمليات هاي والفجر و پاره اي از عملياتهاي غرب کشور به عنوان اطلاعات عمليات لشکر پياده ي 19 فجر شرکت داشت. هر ساله با شروع ماه مبارک رمضان از جبهه ها از طريق تلفن و نامه خانواده را سفارش به روزه و نماز اول وقت و حفظ حجاب مي نمود و تاکيد زيادي بر رعايت حق الناس و حفظ بيت المال داشتند. شهيد کاملا خويش را به انجام واجبات و ترک محرمات ملزم مي دانست و ديگران را امر به معروف و نهي از منکر مي نمودند. شهيد در زمينه ي مسائل عبادي و فکري الگوي خويش را شهيد محراب آيت الله دستغيب مي دانست، تا آن جائي که کليه کتاب هاي شهيد محراب را مطالعه مي نمود و رفتارش آن گونه بود که همسايگان و بستگان و جوانان را تحت تاثير مثبت قرار داده بود و همواره خانواده و دوستان و جوانان را به تزکيه نفس و شرکت فعال در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل و اطاعت از فرامين پيامبر گونه ي امام خميني رضوانه الله تعالي عليه مي نمود آن گونه به فکر مستمندان بود که حقوق دريافتي ماهيانه ي خود را پنهاني در اختيار افراد مستضعف و آبرومند قرار مي داد. شهيد به حضور در جبهه و جنگ ايمان کامل و راسخي داشت آن گونه که ايشان در مدتي که در مرخصي بودند عمليات بيت المقدس هفت در شرف وقوع بود که توسط يکي از همرزمانش تلفني به صورت رمزی مطلع گرديد و در حالی که هنوز از مرخصي وي چند روزي باقي مانده بود در عمليات شرکت نمود و حتي روز شهادت هنوز جزء مرخصي ايشان بود که در 1367/02/23 در منطقه شلمچه در همین عملیات بیت المقدس هفت به فيض عظيم شهادت نائل گرديد.