سيدهاشم حريربافان
نام پدر : حسن
دانشگاه : صنعتي شريف
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي برق(مخابرات)
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1341
تاريخ شهادت : 1365/02/12
مكان شهادت : فكه

شهید سیدهاشم در اوایل پاییز سال ۱۳۴۱ متولد شد. او کودکی با وقار، با عظمت متین و جذاب بود. یکی از خصایص مهم او همان وقار و شخصیتش می باشد که زبان زد تمامی دوستان و جزو شاخص های وجودی او‌ در تمام زندگی پربارش است.

سیدهاشم فرزند اول خانواده بود که از هوش سرشاری برخوردار بود. پدرش کارگری متدین و‌ جزو معتمدان در بین دوستان و فامیل بود و درست کردار بود.

سید دوران کودکی خود را در محل تولد که یکی از مناطق جنوبی تهران است سپری کرد و در سن هفت سالگی پای به مکان علم گذاشت. در مدرسه جزو شاگردان ممتاز و از محاسن بی شماری برخوردار بود. بارها می شد که معلمانش مادر را به خاطر داشتن چنین فرزندی ستایش می کردند.

زندگی او‌ همیشه بر پایه نظم و‌ نظافت پایدار بود. از همان کودکی انگار که از مکتب اجدادش کمال را به ارث برده باشد تمامی پاکی ها را همراه داشت و خود آموخته بود که چه کند تا به منزلگه مقصود رسد. با نظم و برنامه ای که داشت هم کمکی بود در خانه و هم محصلی بود در مدرسه.

از همان طفولیت سخت به عبادت علاقه داشت و نماز خواندن را فرا گرفت و دیده نشد که دفعه ای نمازش را قضا کند.

زمانی از طرف مدرسه شاگردان ممتاز را برای گردش تابستانی برگزیدند و به مسافرتی در شمال کشور بردند، هاشم نیز جزو آنان خود را مهیای سفر نمود. مادر مقدار مختصری پول به وی داد که اگر چیزی برای خود خواست، بتواند بخرد. بعد از چند روز که سید برگشت با کمال تعجب دیده شد که او تمامی پول را برای خانواده و چند کودک فامیل سوغات سفر آورده. با آن مختصر پول حتی یکی از اقوام ‌نزدیک ‌را فراموش نکرده بود و هدیه هایی ارزان قیمت ولی دریایی از محبت، برایشان به همراه داشت.

در سال ۵۴ دوران تحصیلی راهنمایی او آغاز شد و ‌این دوران نیز او از ارشدهای مدرسه بود و مربیانش سخت به وی علاقه مند بودند. دوران متوسطه را در دبیرستان "دارالفنون" رشته ‌ریاضیات آغاز به تحصیل نمود و با نمراتی عالی دو سال را در آن جا گذراند. سال دوم متوسطه بود که شور انقلابی سراسر کشور اسلامی را پر نمود و زلزله ای در خطه ایران به وجود آمد. سید در این امواج خروشان غلطید و بر سد استبداد هم چون پتک سهمناک فرود آمد. او با مطالعه کتاب های سیاسی و عقیدتی چشم خود را بیش تر بر عالم باز نمود و چیزی را دید که میلیون ها انسان از دیدنش عاجزند.

دو سال آخر تحصیل او ‌مصادف با مبارزات و سازندگی ها بود ولی این کار نیز با برنامه ریزی درسی سبب سستی در علمش نشد و با معدل عالی موفق به أخذ دیپلم گردید.

بعد از اتمام تحصیل متوسطه مدتی را در مناطق محروم و با کار در جهاد سازندگی گذراند و به مناطقی هم چون کهنوج رفت و مدتی بعد به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و به خیل این یاران راستین اسلام و امام پیوست. در سپاه مسئولیت های مختلفی را عهده دار بود و یکی از خصایصی که دوستانش مطرح می کنند احساس مسئولیت در او بود که وقتی عهده دار عملی می گردید، هم و غمش همان بود و شب و روز نمی شناخت.

سید بعد از وارد شدن به سپاه بیش تر اوقات و حتی شب ها نیز در محل کار بود و کمتر به منزل می آمد و‌ مسئولیت های حساسی نیز به عهده اش گذارده شد.

او‌ در مدت چند سال خدمت در سپاه بارها برای مدت های کوتاه به مناطق جنگی رفت ولی چون سپاه اجازه نمی داد که آن جا بماند بیش تر حالت بازدید را داشت نه یک رزمیدن، برای همین از این قضیه همیشه احساس ناراحتی می کرد. یک بار گفت: دوست دارم به جبهه بروم و در آن جا بمانم و اگر سپاه اجازه ندهد، از آن جا خارج شده و هم چون بسیجی ساده ای به این کار مبادرت خواهم کرد!

سیدهاشم در کنکور سراسری ۱۳۶۳ شرکت کرد و در رشته مهندسی مخابرات دانشگاه صنعتی شریف قبول شد. و به خاطر مسئولیت هایی که در سپاه داشت یک ترم از تحصیل عقب ماند. از آغاز شروع به تحصیل با علاقه ای که به علم و دانش داشت، شب و روز در این کار نمی شناخت و‌ همیشه او ‌را همراه کتاب و غرق در مطالعه می دیدیم. بارها می شد که تا صبح ‌درس می خواند و گه گاه که خسته می شد تجدید وضو کرده و باز درس می خواند.

او به نماز جمعه و نماز اول وقت اهمیت خاصی می داد و هیچ کاری نمی توانست او را از این دو وظیفه غافل کند. وی در جهاد دانشگاهی شرکت فعال داشت و چند مدتی که در دانشگاه بود پیشرفت های چشمگیری داشت. سید هاشم دو ترم در دانشگاه را با معدل عالی گذراند و ترم سوم را می گذراند که در اوایل سال ۱۳۶۵ بعد از سخنرانی پرشور حضرت امام و دعوت برای یک سره کردن کار جنگ با بعثیون، خود را مهیای رفتن به جبهه کرد.

پدرش به او گفت: شما نروید! بگذارید ما برویم،‌ شما باشید بیش تر کار خواهید کرد.‌ سیدهاشم گفت: هر کس برای خود می رود! شما هم بیایید. انگار می دانست که وصالش با معبود نزدیک شده و خدایش او ‌را دعوت کرده است.

خمس مالش را حساب کرد و وصیتی نوشته و داخل کتابخانه خود گذاشت. بر روی بعضی از وسایلش تکه کاغذی بود که بعد از شهادتش با آن ها چه شود و در روز ۱۸ فروردین ماه عازم میدان رزم با کفار بعثی شد.

چند روز بعد به خاطر این که رزمندگان را به مرخصی فرستاده بودند، ایشان نیز برای مدتی به تهران بازگشت و در روز میلاد امام عصر (عج)، پنجم اردیبهشت دوباره او به همراه شهید مرتضی پالیزبانی که از موقع آشنایی در مدرسه سخت به او دل بسته بود به مناطق جنگی بازگشت و یک هفته از این رفتن نمی گذشت که نزدیک نیمه شب جمعه ۱۲اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ این بنده خدا که یک لحظه آرام نداشت به همراه مرتضی با خمپاره ای از سوی دژخیمان بعثی به ملکوت اعلا پر کشیدند.

پیکر مطهر شهید سیدهاشم حریربافان یک ماه به علت وجود دشمن و ‌نبودن امکان پیشروی در منطقه فکه ماند و در روز ۶ خرداد ماه با شکوه تشییع و در قطعه ۵۳ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.