شهيد داوود سامانيان در سال 1340 در روستاي نوبندگان به دنيا آمد شهيد در خانواده اي مذهبي و متدين به دنيا آمد در دامان مادري مهربان و دلسوز و پدري زحمتکش و فداکار که همه تلاش و کوشش خود را براي بزرگ کردن فرزندانشان مي کرد شهيد بزرگوار دوره راهنمائي را در روستاي نوبندگان به پايان برد.
دارای روحیه اخلاقی بسیار نیکوی بود. به همه احترام می گذاشت و هر کاری از دستش بر می آمد انجام می داد و اخلاق و رفتار شهید بزرگوار زبان زد همه بود.
در زمان رژیم طاغوت بر علیه رژیم طاغوت مبارزه می کرد و شب ها با دوستانش اعلامیه پخش می کرد و در مساجد شرکت می کرد و به مجالس مذهبی می رفت. وی در هنگام شروع انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت داشت. پس از انقلاب در پایگاه های مقاومت به خدمت پرداخت و در بسیج خدمت می کرد.
شهید بزرگوار در سال ۱۳۶۰ به خدمت آموزش و پرورش در آمد و به شغل شریف معلمی پرداخت و با درس دادن به دانش آموزان خدمت دیگری به جامعه کرد و از سال ۱۳۶۲ در سازمان تبلیغات اسلامی بخش نویسندگان نیز خدمت خود را رو کرد.
در سال ۱۳۶۳ برای اولین بار به جبهه رفت. وی در پشت جبهه نیز به جمع آوری کمک های مردمی جهت کمک به جبهه تلاش و فعالیت زیادی می کرد، در سال ۱۳۶۴ دوباره به جبهه رفت. شهید بزرگوار همیشه ناراحت بود از این که دوستانش شهید شده اند و او هنوز به جمع آن ها نپیوسته است و همیشه دلتنگی می کرد و می گفت: یادشان لحظه ای مرا آسوده نمی گذارد.
به خانواده شهدا احترام خاصی می گذاشت و به آن ها می گفت: باید صبر و تقوی را پیشه کنید که اجرتان فقط با خداست و از شهادت فرزندانتان ناراحت نباشید. سرانجام این شهید بزرگوار در سال ۱۳۶۵ برای سومین بار به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شد.
در روز 2 تیر ۱۳۶۵ برای آخرین بار به جبهه رفت و در سنگرهای مقدم جبهه فاو به نبرد با دشمن پرداخت. وی در ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به قلب او به درجه رفیع شهادت نائل شد و به آرزوی دیرینه خود رسید.