داريوش جولاني
نام پدر : ابوالقاسم
دانشگاه : صنعتي شريف
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي برق(مخابرات)
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1345/06/20
تاريخ شهادت : 1365/02/22
مكان شهادت : پيچ انگيزه

شهید جولانی در بیستم شهریور سال ۱۳۴۵ در خانواده مذهبی در شهر تهران دیده به جهان گشود. از همان اوان کودکی بسیار مظلوم، رئوف و مهربان بود. در صورت زیبا و جذابش مهر و عطوفت خاصی موج می زد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان پیمان گذراند و برای دوران راهنمایی در مدرسه راهنمایی دکتر علی صورتگر وارد شد و در تابستان ها نیز در مسجد احمدیه به تعلیم و یادگیری قرآن مشغول می شد پس از پایان تحصیلات راهنمایی وارد هنرستان فنی کار آموزشی شد و در همین ایام پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران او همانند برادران دیگر از ابتدا در مسجد جامع نارمک تهران به فراگیری فنون نظامی مشغول شد تا از این آب و خاکش بتواند پاسداری کند. او که از دیدن وضع بد اقتصادی و فرهنگی مردم محروم رنج می کشید به دنبال راهی برای نجات مردم می گشت و گمشده خود را در انقلاب اسلامی یافت. او که قبل از شروع انقلاب فعالیت های خود را در مسجد جامع همراه دیگر همرزمانش شروع کرده بود تصمیم گرفت به مبارزه اش تا نابودی کفر و ظلم ادامه دهد او با شور و اشتیاق وصف ناپذیر و علی رغم مخالفت خانواده اش در راهپیمایی ها شرکت می کرد و در مواقع لزوم به روشن فکری خانواده می پرداخت و برای آنان از امام و انقلاب سخن می گفت و آنان را تشویق به شرکت در این راهپیمایی ها می کرد و بالاخره درخت انقلاب اسلامی امت ایران در بهمن ۵۷ به بار نشست درختی که حاصل خون شهیدان انقلاب بود و اینک نوبت آن بود تا از این درخت حراست و پاسداری شود و شهید داود که این هدف را به خوبی دریافته بود در خدمت بسیج درآمد و در همان ایام بعد از اخذ دیپلم در کنکور سال 63 پذیرفته و به دانشگاه شریف راه یافت. در آن روزها که جنگ شروع شده بود به عضو سپاه پاسداران در آمد و چون طاقت دیدن دشمن را در خاک خود نداشت و وظیفه خود می دانست که از انقلاب اسلامی کشورش حراست کند و رفتن را به ماندن در دانشگاه و پشت میز نشستن و درس خواندن ترجیح داد و فقط مادر خود را از این موضوع آگاه کرد و بعد راهی جبهه های نبرد شد. برای بار اول در جبهه در پدافند هوایی مشغول انجام وظیفه شد اما این کار نمی توانست روح پر سر افراز او را تسلی بخشد برای همین منظور بعد از سه ماه خدمت به تهران و به دانشگاه بازگشت هنوز خانواده خود را از این بازگشت خوشحال نکرده بود که بار دیگر هم مانند بار اول راهی جبهه می شود و در پادگان دوکوهه اندیمشک مشغول خدمت می شود ولی به آن چه که می خواست نرسید خواست او این بود که در خط مقدم جبهه جلوتر از همه با دشمن رو در رو بجنگد نه فقط گاهی آن هم مانند نیروی کمکی و باز هم با دلی خسته به تهران باز می گردد و یک سالی را به درس خود و دین و عبادت می گذراند و همیشه وقت بیکاری خود را صرف خدمت به مردم می کرد. او برای بار سوم بدون خبر راهی جبهه می شود ولی این بار انگار به آن چه که آرزویش بود می رسد به جبهه فاو در عملیات والفجر 8 شرکت می کند و بعد از یک ماه و در اواخر عملیات سنگر او و دوستانش با خمپاره توسط دشمن به آتش کشیده می شود که چند تن از دوستان و همرزمانش به شهادت می رسند و خود او نیز از ناحیه کمر مورد اصابت ترکش قرار می گیرد و زخمی می شود. تنها و غریب در بیمارستان بستری می شود حتی نمی گذارد که کسی به خانواده اش خبر دهد چون نمی خواست مزاحم شود و کسی را ناراحت کند و هنوز کاملا خوب نشده بود که از مسئولان تقاضای رفتن به جبهه را می کند. بعد از رفتن به جبهه برای گذراندن دوره نقاهت به مرخصی اعزام می شود و در این مرخصی همه را از کوچک و بزرگ می بوسد و خداحافظی می کند انگار به او نیز وحی شده که دیگر خانواده خود را نمی بیند و باز به جبهه باز می گردد ولی او را از فاو به کرخه منتقل می کنند. در این موقع او به عنوان فرمانده دسته انتخاب می شود بعد از چندی گروهان آن ها عازم مرخصی می شود و هنوز سوار قطار نشده بودند که خبر می رسد دشمن پاتک زده احتیاج به نیروی کمکی هست او و دیگر همرزمانش اولین کسانی بودند که موافقت خود را اعلام می کنند و به یاری دیگر مبارزان می شتابند و بلاخره آفتاب عمر کوتاهش به لب بام رسیده و در 65/2/22 مصادف با ماه مبارک رمضان در صحرای گرم و خشک فکه در گرما گرم نبرد توسط خمپاره دشمن دچار موج انفجار می شود و در خون گرم خود غوطه می خورد و به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت می رسد.

از خصوصیات اخلاقی شهید عزیزمان تواضع بیش از حد او بود. هیچ گاه دیده نشد که او از خود سخنی به میان آورد. هیچ گاه از کارهایی که در جبهه می کرد سخن نمی گفت تا مبادا باعث غرورش گردد و تنها بعد از شهادتش بود که خانواده اش فهمیدند که او عضو سپاه پاسداران می باشد و شجاعت ها و دلیری هایش را در جبهه های نبرد و حتی زخمی شدندش را از ناحیه کمر توسط ترکش از زبان دوستان و همسنگرانش شنیدند. از خصوصات دیگر این شهیده مهربانی او بود او بسیار مهربان و رئوف بود. کودکان را بسیار دوست می داشت و همواره به آنان محبت می نمود. همیشه با آنان بازی می کرد. سعی می کرد آنان را به نحوی خوشحال نماید. سخاوت از خصوصیات بارز این شهید بود بارها می شد که حقوق و حتی وسایل شخصی خود را بدون این که اظهار کند به دیگران می بخشید. نسبت به پدر و مادر بسیار مهربان و متواضع بود و همواره به آنان احترام می گذاشت و هرگز با صدای بلند با آنان سخن نمی گفت. بارها دیده می شود که علی وار در سر سجاده از خود بی خود شده و هیچ گاه بدون وضو روی این زمین راه نمی رفت و کاری انجام نمی داد. خلاصه او در اخلاق و رفتار گل سر سبد جمع دوستان و آشنایان و خانواده و اسوه و الگویی برای خانواده و همه آنان که او را می شناختند بود.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.