داور محمداميني
نام پدر : سلطانعلي
دانشگاه : مركز تربيت معلم شهيد بهشتي تهران
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : امور پرورشي
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1345/08/11
تاريخ شهادت : 1366/01/24
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 8

داور محمد امینی در یازدهم آبان ماه سال 1345 شمسی هجری و در نیمه های شب در یکی از زایشگاه های جنوبی ترین نقطه ی شهر تهران چشم به این کره ی خاکی گشود. داور امروز و نوزاد تازه به دنیا آمده آن روز پس از چند ساعت به دنیا آمدن در آغوش مادر به منزل آورده شد و این فرزند بی نهایت زیبا و نورانی بود، به همین جهت پدر مواظبت و مراقبت از وی را سر لوحه کارهای خود قرار داد و در تعلیم و تربیت ایشان با تمام سختی ها و مشکلات کوشید و از همان اوان کودکی تا آخرین لحظه و ساعت آخرین اعزامش به جبهه جنگ حق علیه باطل گام به گام یار و یاورش بود و می دانست که وی با کمال خبوص و با تمام وجود عاشق و شیفته ی انقلاب اسلامی و فعالیت های مذهبی است و پیرو واقعی خط امام می باشد. خلاصه این که علاقه خیلی شدید خود را نسبت به امام خمینی و آیت الله طالقانی و دیگر روحانیون مبارز ایران ابراز می داشت و به راستی عاشق تمام عیار فعالیت های مذهبی و قرآن و مساجد و کمیته و سپاه و دیگر اماکن مقدس اسلامی شده بود و بی ریا و خالصانه در راهی که انتخاب کرده بود گام بر می داشت که پدر خود را تحت تاثیر اعمال و رفتار خداپسندانه ی خود قرار داده بود و در برابرش تسلیم شده بود و گاه گاهی آیه های قرآن را برایش تفسیر می کرد و آن چنان بیاناتش گیرا و جذاب بود که اثر آن ها تا مغز استخوانش رسوخ می کرد و در این راه آن قدر پیش رفت تا به سر حد کمال که همانا درجه رفیع شهادت بود رسید. به هیچ چیز غیر از خدا و آخرت و جبهه و جنگ حق علیه باطل و پیروزی انقلاب اسلامی و اجتماعی فکر نمی کرد، هنگام استراحت در رختخواب از تشک استفاده نمی نمود و در جواب سوال والدینش که سوال می کرد چرا روی تشت نمی خوابی می گفت: آخر در جبهه که تشک نیست من باید عادت کنم بدون تشک بخوابم و عادت کرده ام و روی تشک خوابم نمی برد. داور از ساده زندگی کردن لذت می برد و از کودکی علاقه ای به استفاده از لباس های نو و دیگر لوازم لوکس و تجملی نشان نمی داد. از پوشیدن لباس های نو که برایش تهیه می کردند خودداری می نمود و به مادیات و زندگی دنیوی دلبستگی چندانی نداشت و در مقابل به معنویات و زندگی اخروی اهمیت می داد، از بیکاری و ولگردی و خیابان گردی بی نهایت دوری می جست و در مقابل به مطالعه، کسب علم و دانش و شعر سرودن، انجام کارهای هنری و ورزشی اهمیت فوق العاده ای می داد و بیش تر اوقات بیکاری خود را به انجام این کارها می پرداخت. از گردش و بازدید وسایل و لوازم و اماکن طبیعی و غیر طبیعی و فرهنگی و صنعتی و آثار باستانی لذت می برد، اما حالا دیده و شنیده بود تمام آن آثار و علائم صنعتی و باستانی به دست صدام و صدامیان یه تدریج از بین می رود سخت رنج می برد و با نفرت و تنفر از آن مزدوران نام می برد و به همین انگیزه با خشم و غرور هر چه تمام تر رهسپار جبهه و جنگ با صدامیان شد تا بدین وسیله آتش خشم و نفرت خود را با ضربه زدن به آن خدا بی خبران فرو نشاند و در واقع تمام طول مدت تحصیلات دوره متوسطه را ضمن تحصیل در جبهه می گذراند. داور پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی در کنکور تربیت معلم و کنکور سراسری دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شرکت نمود که در نتیجه هم در کنکور تربیت معلم و هم در کنکور سراسری دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی قبول شد. لیکن به علت انگیزه و علاقه شدید به شغل معلمی در مرکز تربیت معلم شهید بهشتی تهران نام نویسی و مشغول تحصیل گردید که ضمن تحصیل در این مراکز مرتب به جبهه جنگ حق علیه باطل نیز می رفت و جز دانشجویان رزمنده این مرکز بود و آن چنان علاقه به حضور در جبهه را داشت که حاضر نشد ایام تعطیلات عید نوروز سال 1366 را در کنار سایر اعضای خانواده و خویشان بگذراند و مجددا رهسپار جبهه گردید تا در کنار سایر رزمندگان تعطیلات نورزوی را بگذراند. سر انجام در 66/1/24 در شلمچه به شهادت که آروزیش بود ، رسید.

 


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.