شهید علی روستایی در زمستان 1339 در شهر تهران متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و در حین تحصیل به فعالیت های جنبی از قبیل شرکت در کلاس های عربی، احکام و تفسیر قرآن نیز می پرداخت. این علاقه مندی به مسائل دینی از او انسانی پاک ساخت. راز و نیاز عاشقانه او در هنگام عبادت، انسان را منقلب می ساخت. صداقت، رشادت، تقوا و توجه به علم از خصوصیات بارز این شهید بزرگوار بود و همین توجه او باعث شد تا با شرکت در کنکور در رشته دامپروری دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شود.
هنگام انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه علی به تهران آمد و فعالیت های جدیدی را آغاز کرد. او یکی از بنیانگذاران کانون اسلامی شهرزیبا بود. او در سپاه، جهاد و دیگر ارگان های انقلابی فعالیت مستمر داشت. با شروع جنگ هشت ساله عراق علیه ایران همراه پدر بزرگوارش به سوی دیار عاشقان الله شتافت و چندین ماه دو سوسنگرد، خرمشهر، اهواز، آبادان، کرخه نور و ...جنگید.
عشق او به امام (ره) بی شائبه بود و همه را به پیروی از خط امام دعوت می کرد. او برای رفتن به جبهه لحظه شماری می کرد و از هر فرصتی برای حضور داوطلبانه استفاده می نمود. پدر این شهید بزرگوار که همراه او در منطقه عملیاتی کرخه نور حضور داشت در حین نبرد زخمی شد و توسط فرزندش به پشت خط انتقال یافت و البته پس از چندی دعوت حق را پاسخ گفت و به دیار باقی شتافت. وجود این علی برای چندمین بار داوطلب حضور در جبهه شد و مسوولیت طاقت فرسای اداره خانواده مانع رفتن او به جبهه نشد. مادر این شهید بزرگوار می گوید:« او مانند پدری مهربان بود و ما هر شب چشم به راه او بودیم تا لبخندش تسکین دردهایمان باشد. سجده های طولانی او و صدای اذانش هنوز در گوش مان طنین اندازست. ایشان در ادامه می گوید: آخرین وداع او را خوب به خاطر داره، آن لحظه به چشم دل می دیدم که او دیگر باز نخواهد گشت».
شهید علی روستایی در عید سال 61 در حالی که تمام همت خود را معطوف به جلب رضایت حق تعالی و ملاقات او کرده بود، در عملیات فتح المبین این توفیق را به دست آورد و به دیدار یار شتافت.