شهید مهدی زینلی در سال ۳۶ در شهر تهران در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. از همان کودکی بسیار مهربان و دلسوز بود و هر کمکی که می توانست به همه و حتی غریبه ها انجام می داد. در طی تحصیل در کلاس های آقای هاشمی نژاد شرکت می کرد و پس از طی دبیرستان و شرکت در کنکور در دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد.
از نوجوانی به مسائل مذهبی و دینی پایبند بود و مخصوصا به هنگام تحصیل در دبیرستان "هدف" در کلیه کلاس های قرآن شرکت می کرد. او در تعطیلات به همراه دوستان و خانواده اش به صورت دسته جمعی به کوهنوردی می رفت، به شنا علاقه بسیار داشت و در کارهای هنری به خطاطی علاقمند بود و از نظر رسم الخط به 8 نوع خط آشنا بود. وی برای کمک خرجی، شب ها در کلاس های شبانه آموزشگاه به تدریس مشغول بود و هم زمان در کتابخانه مسجد المهدی و مساجد دیگر به طور غیر مستقیم به فعالیت های مذهبی مشغول بود.
با شروع انقلاب اسلامی او به اقیانوس خروشان امت امام پیوست و در همه برنامه ها اعم از پخش اعلامیه و تظاهرات، شرکت فعال داشت. او چنان عشق و علاقه عجیبی به امام (ره) داشت که روز قبل از ورود ایشان به تهران برای پاسداری و آماده کردن تدارکات بهشت زهرا از صبح به آن جا رفته بود.
با این که بعد از انقلاب در پخش و توزیع نفت و خیلی کمک های دیگر شرکت داشت، ولی روزی که امام (ره) دستور رفتن به جبهه ها را دادند، با چنان شوق و اشتیاقی آماده رفتن شد که حد نداشت و می گفت: این کمک ها را پیرمردها هم می توانند انجام دهند ولی الان اسلام در خطر است و من باید به جبهه برود.
در جریان فعالیت های دانشجویی یک بار در رابطه با زلزله طبس به همراه گروهی از دانشجویان به یاری هم وطنان خود شتافت و در جریان درگیری های گنبد به همراه عده ای از دانشجویان به آن منطقه رفت که خدمات این گروه تاثیر عمده ای در خاتمه این درگیری داشت. وی در جریان های هفده شهریور و سیزده آبان و بیست و یکم بهمن ماه هم شرکت کرده بود.
ایشان با أخذ معرفی نامه خاصی از مسجد علی بن ابیطالب علیه السلام به صورت داوطلب از طریق جامعه روحانیت مبارز تهران به ستاد بسیج دکتر چمران معرفی شد و پس از طی آموزش مقدماتی در حالی که یک سال از ازدواج او می گذشت و کودکی در راه داشت برای دفاع از وطن اسلامی خود به جبهه اعزام گردید که در روز ۲۳ دی ماه ۵۹ در محلی بنام دده خرما (جلالیه) شربت شهادت نوشید.
از همرزمانش شهید مهدی حقیر و شهید مهدی بوستانی را می توان نام برد که پس از شهادتش این سه دلاور، دبیرستانی در اهواز که محل اقامت گروه دکتر چمران بود بنام دبیرستان مهدیون نامگذاری شد.