سعيد(اردشير) شباني قهرودي
نام پدر : شعبانعلي
دانشگاه : علوم پزشكي شهيد بهشتي
مقطع تحصيلي : دكترا
رشته تحصيلي : دندان پزشكي
مكان تولد : تهران (تهران بزرگ)
تاريخ تولد : 1344/04/05
تاريخ شهادت : 1365/10/05
مكان شهادت : بهمن شير
عمليات : كربلاي 4

شهید سعید شبانی در5 تیر 1344 درخانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران کودکی 7 سالگی به دبستان راه یافت. وی از همان اوان نوجوانی در جلسات قرآن شهید عباسعلی ناطق نوری همراه پدر و برادر شهیدش شرکت می کرد و دوران انقلاب را در حالی گذراند که بیش از 13 سال نداشت ولی با شناختی که در همان جلسات قرآن از رژیم منفور شاه پیدا کرده بود به برادرش در بر اندازی رژیم شاه کمک می کرد و بعد از انقلاب نیز درکارهای مذهبی و سیاسی بسیار فعال بود. او بعد از پایان دبستان و راهنمایی با نمرات بالایی به دبیرستان راه یافت و در دبیرستان نیز همراه درس هیچ گاه در مسئل سیاسی و اجتماعی بی تفاوت نبود و هنگامی که فرمان امام را در حضور پیدا کردن در جبهه ها شنید بعد از یادگیری فنون نظامی در پادگان امام حسین(ع) همراه برادر که در مرخصی به سرمی برد عازم میدان های جنگ شد و در عملیات والفجر 1 در سال 62 مجروح شد.

او در این عملیات شاهد شهادت برادر و الگوی خود بود ولی شهادت برادر نه تنها او را از حرکت در راه خدا بازنداشت بلکه او را در ادامه راه برادر شهیدش رضا شبانی مصمم تر کرد و پس از بازگشت از جبهه به فعالیت های خود در دادستانی انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی و بسیج مسجد حضرت علی (پایگاه شهید مظلوم بهشتی)شدت بخشید.

بعد از اخذ دیپلم تجربی در کنکور سال 63 شرکت کرد و در رشته ی دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد. ولی در این حال نیز از حرکت های مذهبی، سیاسی خود دست بر نداشت و جای برادر را در مسجد و حزب و دادستانی پر کرده بود. درکلاس درس و ترم خود از ابتدای ورود همچون شمعی فروزان که از نور وجودش دیگران بهره مند می شدند ،چنان متین و با وقار بود که در دید اول او را فردی بسیار با تجربه و قاطع می نمود. او که همه چیز خود را در رضایت خدا و معشوق حقیقی خود می دید هر جا که بود سعی بر این داشت که به تکلیف خود عمل کند و همین از او یک دانشجوی الهی ساخته بود که در درس مصمم و دقیق و جدی و در عبادت فردی متقی و عابد که حتی گاه گاهی دوستانش متوجه می شدند که او سعی دارد همیشه و در همه حال با وضو باشد. و سیاست مطیع رهبر و مولای خود، طوری که پس از مدت ها جبهه آخرین بار که می خواست عازم گردد در جواب عده ای از دوستان که حالا دیگر بس است و شاید تکلیف شما در ادامه درس باشد که بتوانی خدمت بیشتری بکنی می گفت که من تحقیقات لازم را کرده و نظر امام را می دانم در هر حال حاضر تکلیف من حضور در جبهه است. در اخلاق که الگو بود، سخن به جا می زد، تواضع پیشه اش بود، ایثار و فداکاری مرامش بود، او چنان بود که دوستانش تاکنون باور نمودن او را نمی توانند بپذیرند و افراد بی تفاوت هم در ماتم از دست دادن او گریان و دلشکسته بودند. در عین حال او از انحطاط اخلاقی در دانشگاه بسیار رنج می برد. و در جلساتی که بدین مناسبت تشکیل می شد شرکت می کرد و به هرنحوی تلاش بر این بود که با این مظاهر استکبار مبارزه کند و اخلاق اسلامی و انسانی در محیط دانشگاه پیاده گردد.

شهید سعید شبانی قهرودی در طول زندگی کوتاه اما پر ثمرش همواره تلاش میکرد تا رضای خدای تعالی را جلب کند و بدین دلیل در اواخر سال 63 برای بار دوم و در اواخر سال 64 برای بار سوم در سنگر های نظامی حضور پیدا کرد .وی پس از بازگشت علاوه بر فعالیت های قبل بر حسب وظیفه اسلامی در شورای بسیج اقتصادی محل نیز به کار و مبارزه با دشمنان پرداخت ولی هیچ کدام از این فعالیت ها روح بلند او را که در فکر خدمت به اسلام بود اغنا نکرد و همواره در فکر پرکشیدن به سوی جبهه بود تا پس از تلاش بسیار در تابستان 65 عازم خط های ایثار و شهادت شد و تا هنگام شهادت در جبهه ماند و آن را از انجام هر کاری مهم تر دانست وی هنگامی که در جبهه بود و در مرخصی، درس خود را با جدیت میخواند و تا 10 روز قبل از شهادتش برای جبران درس ها در تهران به سر می برد ولی هنگامی که دانست عملیات نزدیک است درس را رها کرد و عاشقانه به سوی جبهه روان شد .

آری او درس خود را در دانشگاه جبهه نیز خوب آموخته بود و آماده بود تا در عملیات امتحان خود با نمرات عالی به پایان برساند و کارنامه قبولی خود را از دست آقایش امام حسین(ع) دریافت دارد و چنین نیز شد.

در عملیت کربلای 4 با پیکری پاره پاره به دیدار خدایش رفت.رفت تا برادر و دیگر دوستان شهیدش را در بهشت خدا زیارت کند و این چنین اسمش در شمار قبول شدگان امتحانات بزرگ الهی ثبت شده باشد تا ایثار و عشق و صفای این عاشقان الگویی برای ما بازماندگان قافله شهادت باشد.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.