قنبر آقايي
نام پدر : اكبر
دانشگاه : مركز تربيت معلم تهران
مقطع تحصيلي : ------------------
رشته تحصيلي : جغرافيا
مكان تولد : گناباد - روستاي بجستان (خراسان رضوي)
تاريخ تولد : 1338
تاريخ شهادت : 1361/07/15
مكان شهادت : سومار
عمليات : مسلم بن عقيل
نامه شهيد قنبر آقايي به دوستش در انجمن اسلامي

بسم الله الرحمن الرحيم

آغاز می کنم به نام خدایی که حاضر و ناظر و قادر متعال است، بزرگ و غفور و رحیم است و به او پناه می بریم از شر شیطان درونم.

می خواهم که هر روزم عید باشد عید قربان، قربانی کنم رذالت ها، پستی ها را نخوت و سستی ها را، ریا و عجب و كبر و غرورها را، نفس را، اما موفق نیستم. می گویند این از کجا پیداست، خوب چیزی واضح و آشکار است، مگر خدا نگفته است "ألا بذكر الله تطمئن القلوب" که همانا ذکر خدا و مهار اطمینان و آرامش می بخشد.

پس چرا دلم آرام نمی گیرد؟ چه دلیل می تواند داشته باشد، جز این که این دل، دل نیست و یا این که این ذکر، ذکر نیست هوای نفس است، دستورات شیطان است، في سبيل الطاغوت گام زدن است "يدخلون في النار" جهنم است.

عجب دردی برای مردم مسلمانم چون در کشوری مسلمان قرار گرفته ام و چون مردم انتظار مسلمانی و آن هم مسلمان انقلابی از من دارند مسلمانم می خواهم که برای خدا مسلمان باشم یعنی برای خودم مسلمان باشم ولی نمی توانم یعنی که تاکنون نتوانسته ام و این ثابت شده است.

راستی نوشتن این نامه به تو اگر چه سالیان دراز در کنار هم بوده ایم، تو را چه سودی می تواند داشته باشد مگر این که به کمکم بیایی اگر خود آزاد هستی که ان شاء الله هستی، و مرا از زنجیر برهانی و شاید هم گامی به او نزدیک ترم گردانی.

دوستانم را، همه آن ها را که سال های سال با هم بودیم، هم هدف بودیم، هم جهت بودیم، با هم می گفتیم و با هم می شنیدیم رها کردم.

آخر استخاره کرده بودم (شاید هم مرا مسخره کنی) که چه کنم قرآن چنین گفت: همچون اصحاب کهف به غار پناه بری و این زمانی بود که در حرم حضرت ثامن الائمه (ع) بودم آخر کدام غار؟ دوستانم را، برادرانم را رها کردم حتی با بعضی از آن ها خداحافظی نکردم، آخر این همه از چه بود، خودم وقتی فکر می کنم خجالت می کشم که علت این کارها چیست؟ خواستم غاری بیابم و از همه این مسائل در امان باشم شاید که مددی رسد مرا...

اما آخر تنهایم نه غار می دانم کجاست و نه یار؟ سرگردانم، در عجب بلایی گرفتارم خدا، تو خود می دانی که مرا توانایی مقاومت در ابتلاها نیست و اگر که کمکم کنی مردودم مردود و تنها امیدم تویی و قدرت توست که امتحانی موفق را برای من می تواند بیاورد.

مثل این که زیاد یاوه می گویم شاید هم دیوانه ام اما خدایا مرا به دیوانگیم بپذیر. اما تو برادر نکند به درد من گرفتار شوی، استوار و پابرجا باش خدای را یاری کن که وی تو را یاری خواهد نمود و همانجا برای تو و دیگر یاران تو سنگر است و به پیش تاز که خدا با سابقون است و سابقونند که مقرب درگاه او خواهند بود.

برادر نکند خسته شوی همچون من و بخواهی که دست از کار برداری و در کنار بروی، نه نه بر توست که به شمشیر زبان و به قلم و به قدم جهاد کنی و رسوا سازی کافران و مشرکان و فرهنگ طاغوتیان را جایگزین نمایی فرهنگ اسلام را و تو و بخوان و به آن چه می خوانی عمل نیز بنما که "آمنوا" بدون " عملوا الصالحات" به درد نخواهد خورد و نیک می دانم تو عمل می کنی.

به یارانت و یارانم سلام برسانید و از بی وفایی من به آن ها پوزش بخواهید. دیگر برادران جذب نیرو و سپاه و جهاد را سلام برسانید.

درد دل ها به تو گفتم ای دوست / آنکه ما را بیامرزد اوست

آنچه گفتم نبود باد دلی / درد دل با دل دردمند بایدگفتن

او بیامرزدم که نباشد ریا / آنچه گفتم به نوای دوست آیا

برادرت قنبر آقائی

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.