محسن ابراهيم پور
نام پدر : رضاقلي
دانشگاه : دانشگاه تبريز
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : دبيري ادبيات فارسي
مكان تولد : مشهد (خراسان رضوي)
تاريخ تولد : 1345/06/25
تاريخ شهادت : 1365/10/21
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : كربلاي 5
بخشي از نامه هاي شهيد محسن ابراهيم پور

بخشی از نامه به دوست: (65/9/10)

از این که جواب نامه ات را این قدر دیر می دهم معذرت می خواهم، روزگار است، گاهی این جا، گاهی آن جا، روزگاری در تبریز بودیم حالا هم در دزفول، فردا هم در جنوب عراق و پس فردا هم خدا می داند، حالا نصیب ما دزفول است با سپاه حضرت محمد(ص) به این جا آمدیم، اولش چند روز در خدمات پادگان لشگر عاشورا کار می کردیم، ما از طرف دانشگاه اعزام شدیم و در لشگر عاشورای آذربایجان هستیم. بله چند روزی در آن جا بودیم و سپس به گردان پیاده نقل مکان کردیم. بعد از چند روز آموزش به منطقه رفتیم و در عملیات کربلای چهار شرکت کردیم و الان چند روزی از عملیات می گذرد. فردا صبح باز دوباره به منطقه عملیاتی می رویم و برای فتح قله بعدی آماده می شویم. ان شاءالله که در این حمله موفق شوم که به زیارت قبر آقا امام حسین(ع) نائل شوم. راستش را بخواهی امید این که از این سلسه عملیات برگردم را ندارم خلاصه اگر چیزی از ما دیدی ما را حلال کن که از تو به جز خوبی و صداقت چیزی ندیدم.


بخشی از نامه به خانواده:

خب! هر کس برای خودش عقیده ای دارد و روز قیامت از هر کس برای عمل خودش سوال می کنند و من هم راستش را بخواهید جواب شما را می توانم بدهم ولی جواب خدا را نمی توانم، به نظر من هر مسلمانی باید در این موقعیت به جبهه برود و این را وظیفه خودم دانستم که به جبهه بیایم و از آمدن به جبهه هم هیچ قصد و غرضی ندارم جز رضای خدا و کاستن از بار گناهانم. من هم مانند هر کس دیگر زندگی را دوست دارم، از خوشی هایش لذت می برم، از صدای خنده بچه ها غرق در شادی می شوم، از تفریحات و نشست و برخاستن ها و شادی ها و خوشی هایش مسرور می شوم ولی نمی توانم به خاطرش از وظیفه و مسئولیتی که خدا بر عهده ام گذاشته است شانه خالی کنم. عمر ما در این جهان کوتاه است، دوره خوشی به سرعت می گذرد و وقتی روزگار پیری و رخوت سر رسید، می بینی که کوله بارت خالی است و آن وقت شب و روز از عذاب وجدان و ترس از مجازات خواب راحت نداری، پس چه بهتر از اول در فکر آن روزها بود و عمر را بیهوده تلف نکرد که جبران غفلت در پیری ثمری ندارد و نوشدارو بعد از مرگ سهراب است، تا بدانید که من از جبهه رفتن هیچ هدفی جز جلب رضایت خدا نداشته ام و بس.

نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.