زندگینامه شهيد عادل درخور
در شيراز مسئول آموزش و پرورش استان كهكيلويه و بوير احمد مقدمات كار را فراهم آورده بودند. قضيه آمبولانس و ساير اقدامات لازم را از قبيل آماده كرده بودندـ از شيراز به ياسوج آمديم بعد از تشييع جنازه شهيد كه شيميايي شده بود از ياسوج روستاي تنگ رواق آمديم و شهيد تشييع و بخاك سپرده شد.
شهيد فرد بسيار خوش اخلاق وخوش فكري بود. هميشه به ما مي گفت من عاشق شهادت هستم. من دلم مي خواهد در راه خدا وامام حسين (ع) به شهادت برسم.
روزي كه شهيد درس خود را تمام كرد به اوگفتم فرزندم تو الان يك معلم هستي مشغول كارت باش و سعي كن كه كمك خرج ما باشي. شهيد از آنجايي كه آدم فكوري بود و گاهي اوقات بعضي از كارهايش مثل جبهه رفتن خود را از ما پنهان مي كرد. به جبهه رفته بود و...
هنگامي كه درجبهه، عراقي ها شيميايي مي زنند عده زيادي از دوستان و همسنگران شهيد دچار شيميايي مي شوند. و شهيد به نوعي همه آنها را نجات مي دهد و به آمبولانس مي رساند و اين در حالي بود كه خودش ماسك نداشته و يا فرصت ماسك زدن پيدا نكرده بود. از زبان همسنگران زخمي و شيميايي شهيد شنيدم كه مي گفتند عادل خود را فداي ما كرد.
در بيمارستان ايشان راديدند و با ايشان گفت پدرجان اگر مرا دوست داريد سعي كنيد هميشه گوش به فرمان آقا و مولايمان خميني باشيد. اگر برادرم مرا دوست دارد راهم را ادامه دهد ـ راهم دوستي با امام وشهيدان است ـ راهم راه حسين (ع) است.
چند تن از هم تختي هاي شيميايي شهيد برايم مان تعريف كرد كه ما در جبهه ساعت 7 صبح بود كه داشتيم صبحانه ميخورديم ـ حسين صبحانه خورد. هواپيماهاي دشمن آمدند و بمباران كردند. راكت زدند و بمب هاي شيميايي پرتاب كردند عادل به تنهايي كه متوجه شيميايي دشمن شده بود ـ ما را با خبر كرد و ما را كه حالمان بسيار بد بود به درون آمبولانس راهنمايي كرد وخودش بدون ماسك بود.بعد كه به بيمارستان رسيديم فهميديم كه عادل ما را نجات داده بود.آنهاآنقدر ناراحت بودند و براي فرزندم عادل نگران و ناراحت بودند و اين درحالي بودكه عادل لحظات آخر زندگيش را مي گذارند. بالاخره شهيد به نيت كمك به ديگران و نجات ديگران شهيد شد و خدايي شد.
شهيد در ابتداي ازدواج به همسرش و ما گفته بودكه حقوق اوليه ام را براي رفتن به مشهد مقدس براي شما كنار ميگذارم كه همه ما را ببرد زيارت.
كه بعد از شهادت ايشان ما به ياد قول شهيد افتاديم وخيلي ناراحت شديم و فكركرديم حالا كه شهيد نتوانسته به قول خويش عمل كند. اما در عوض در نزد خداي خود روزيخور است و به يقين شفيع ما خواهد بود و از اين بابت ما خوشحاليم.