شهید موسی الرضا پرتانیان در 14/خرداد/1348متولد شد. مشیت الهی بر آن شد که از همان کودکی با قرآن مانوس گردد و در تنهایی با ذکر خدا دمساز باشد علاقه به قرآن در دوران تحصیل در قلب او سایه افکنده بود بطوری که همواره در کلاس های قرآن و کلاس های قرائت مسجد جامع و چه در محله های دیگر حضور فعال داشت و لذا در این رابطه در مسابقات قرآن مقام آورده و جوایزی هم دریافت نموده. شهید دوره ابتدایی و راهنمایی را در دبستان 15 بهمن و دهخدا با موفقیت پشت سر گذاشت و لذا از جهتی که به رشته های فنی علاقه داشت در رشته برق هنرستان دکتر علی شریعتی تحصیلات خود را ادامه داد با توجه به فداکاری های وافری که در رابطه با جنگ و جبهه داشت در بسیج مدرسه و کلوپ های فوق برنامه فعالیت فراوانی داشت.
او به فکر این بود که کی سن او به حد قانونی برسد و در جبهه های حق علیه کفر شرکت جوید لذا تا اینکه اولین بار در سال سوم هنرستان بود که توسط بسیج مدرسه به جبهه های غرب اعزام گردید. قریب به دو ماه در گردان ذوالفقار مشغول به خدمت ودر عملیات والفجر 2 به عنوان بیسیم چی شرکت جست. پس از ان در سال چهارم با توجه به فشرده بودن دروس و شرکت در کنکور برای دومین بار به جبهه اعزام گردید این بار نیز مدت دو ماه و نیم در جبه های جنوب در گردان عبدالله مدافع سنگرهایی بود که عشق و علاقه ی خاصی بدان می ورزید.
او پس از برگزاری کنکورسراسری گزینش دانشجو با اراده ی مصمم با تعدادی از همسنگرانش به سوی حق شتافت و با رزم بی امان خود به صفوف السابقون السابقون اولئک القربون فی الجنات النعیم در تاریخ 5/مرداد/1367 پیوست.
او عجیب مهربان و و متین وبردبار بود ونسبت به بزرگان و شخصیتهای انقلابی و بویژه امام عزیزمان عشق می ورزید. او در پیام خود به دوستان وآشنایان چنین گفته است ضمن حلالیت طلبیدن از شما همیشه سعی نمایید به یاد خدا و آخرت باشید و خیلی به مادیات اهمیت ندهید و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و سعی نمایید که خدایی ناکرده آلوده به گناه و تهمت و غیبت و مسخره کردن دیگران نشوید و در این مجالس شرکت نکنید و دوستان وآشنایان خود را از روی اندیشه و آگاهی انتخاب نمایید. شهید در دانشگاه شیراز در رشته ی فیزیک کاربردی پس از آزمون قبول شده بود البته زمانی بود که او بهترین آزمون را داده بود و از امتحان الهی سر افراز و سربلند درآمده بود و شهادت در راه معبودش را انتخاب کرده بود. واضح است که این شهادت گواهی دادن به صورت ظاهری اعمال نیست بلکه باطن و حقیقت اعمال را شامل می شود و این نیز جز برای کسانی که از عمق و ریشه ی اعمال انسان ها آگاه باشند برکسی ممکن نیست و خاص پیامبران و ائمه و بندگان خاص اویند.