شهید رامین عقدایی در سال ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی در مشهد پا به عرصه هستی نهاد. او از نوادگان آخوند ملااسماعیل عقدایی بانی مسجد جامع یزد با آثاری بسیار است. وی کودکی سالم و با استعداد بود. قبل از ورود به دبستان اصول و فروع دین و نماز دو رکعتی را به خوبی می خواند.
در سال ۱۳۵۱ وارد دبستان نوین که جزء مدارس مذهبی آن زمان بود شد و با معدل 38/19 این مدرسه را ترک گفت. در سال ۱۳۵۵ وارد مدرسه راهنمایی سلمان پارسی شد و در سال ۵۹ وارد دبیرستان شهید حکمت شد. در دوره راهنمایی و دبیرستان از اعضاء هیأت موسس انجمن اسلامی مدارس بسیج دانش آموزی مسئول جلسات پایگاه شهید صدوقی شاخه دانش آموزان حزب جمهوری اسلامی و از فعال ترین اعضاء این انجمن ها بود.
در سال ۶۱ مادر شهید که چند سالی به بیماری سرطان کبد و ریه مبتلا شده بود دار فانی را وداع گفت. فقدان مادر مومنه و صالحه بر شهید تأثیر گذاشت.
در سال ۶۲ شهید در کنکور سراسری در گروه پزشکی و علوم جانوری پذیرفته شد و با این که می توانست از سهمیه بسیج استفاده نماید اما این کار را نکرد. ایشان رغبتی به ادامه تحصیل در این رشته ها نداشت. پدرش او را مختار گذاشته بود که در رشته دلخواهش ادامه تحصیل دهد لذا شهید در دانشگاه رضوی مشهد و دانشگاه امام صادق (ع) پذیرفته شد.
با این که در دانشگاه رضوی جزء ۲۰ نفر اول بود معهذا تحصیل در دانشگاه امام صادق (ع) را برگزید و به رشته تحصیلی اش بسیار عشق می ورزید. در طول جنگ تحمیلی سه بار داوطلبانه به جبهه رفت. بار سوم به عنوان رزمنده در سال ۶۵ به جبهه جنوب از لشکر سیدالشهداء اعزام شد و در هر عملیات شرکت نمود. در عملیات کربلای ۸ در شلمچه شربت شهادت نوشید.
شهید از سال چهارم ابتدایی علاقه وافر و استعداد شگرف در یادگیری و التزام به انجام امور دینی از خود نشان می داد و در غالب مباحث پدرش شرکت می جست و به تدریج مباحث سیاسی و مذهبی پدر باعث شد دامنه مطالعات را گسترده سازد.
در دوره راهنمایی شیفتگی او به قرآن و مباحث دینی و مسائل سیاسی شرکت یافت و در خانه و مدرسه به تذکار ادعیه و حفظ قرآن اهتمام می ورزید. با شروع انقلاب اسلامی به دلیل این که پدر شهید دو بار قبل از انقلاب گرفتار ساواک شده بود و در سال ۵۷ در ۱۰ دی در نیمه شب ۲۵ کماندو ساواکی خانه آن ها را محاصره و پدر شهید را دستگیر و به زندان بردند، مبارزات علنی شهید به شدت از همین زمان شروع شد و از همان جلسات کودکی که از محضر آقای خامنه ای و هاشمی نژاد بهره می جست رمز و راز مقاومت را آموخت.
دلبستگی او به روحانیت بیش از حد بود. یک بار در دوران قدرت بنی صدر و ملی گرایان و مبازران با برادرش به علت پخش پوستر عکسی از مصدق و ... به زندان افتاد. در دوران راهنمایی و دبیرستان پرچمدار مبارزه با گروهک های الحادی بود. حتی به محض ورود به دبیرستان در مسلک مبارزان مقاوم علیه گروهک ها معروف شده بود.
شهید هم عضو انجمن اسلامی دبیرستان و هم مسئول جلسات پایگاه شهید صدوقی بود و عضو شاخه دانش آموزی حزب جمهوری اسلامی بود و در عین حال مدام در حال تحقیق و مطالعه بود.
حلم و صبر و کیفیت برخورد او زبانزد خاص و عام بود. ایمان راستین او اعجاب دوستان و معلم های او را برانگیخته بود. تساهل و سعه صدر در برخوردهایش از صفات بارز او بود. شهید عقدایی عارفی مقید به انجام نوافل و مدام در حال مطالعه و ذکر بود. شب ها بسیار کم می خوابید چرا که یا به عبادت مشغول بود یا به تحقیق. او طراح، نویسنده، خطاط و شاعر بود.
نوشته های این عارف خداجو نشان می دهد که شهادتش را یقین داشته است. به پدر بارها به شوخی می گفت که شهادت من دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. جملات زیبای او بیانگر عظمت روحی اوست.
در شب عملیات دوستانش را تشویق به خط مقدم کرد. همرزمانش نقل کردند که وقتی تیربارچی به شهادت رسید شهید عقدایی به تنهایی از خاکریز دور شده و شدت آتش به حدی بود که کسی را مجال خروج از خاکریز نمی داد. معهذا او زمانی که آرپی چی زن گردان به شهادت می رسد و حرکت می کند به سمت آرپی چی زن که کار او را نیز انجام دهد که همرزمش می گوید: رامین شهید می شوی! او می گوید: شهادت برای من یک واقعیت است نه یک حادثه! تا این که هدف گلوله تک تیرانداز خصم قرار می گیرد و سرو قامتش در خون می غلطد.
در زیر آتش خمپاره مجال انتقال او نبوده است اگر چه دوستی که برای انتقال از خاکریز خارج می شود به شهادت می رسد و دومی نیز مجروح می گردد که در تهران بستری می شود.
مقالات و تراوشات قلمی اش خاصه یادداشت های نیمه شب هایش در جبهه بیانگر عمق ایمان و احساس شیفته ساری شوریده و مریدی دلسوخته پیر جماران است. او به اسلام و انقلاب و امام و روحانیت واقعا عاشق بود. هر بار که امام لب به سخن می گفت اشک در چشمش می آمد. ایشان همواره خاطره سال اول انقلاب که به زیارت امام در قم نائل شده بود در یادش بود.
ایشان تحقیقی را درباره سیاست خارجی اسلام با بیش از ۶۰۰۰ فیش در وزارت امور خارجه آغاز کرده بود ولی ناتمام ماند.