امين الله تركي
نام پدر : جمال
دانشگاه : مركز تربيت معلم دكتر آيت نجف آباد
مقطع تحصيلي : ------------------
رشته تحصيلي : علوم اجتماعي
مكان تولد : روستاي هرچگان-شهركرد (چهار محال و بختياري)
تاريخ تولد : 1345
تاريخ شهادت : 1364/11/21
مكان شهادت : فاو
عمليات : والفجر 8

شهید امین الله ترکی در سال 1345 در روستاي هرچگان از توابع استان چهارمحال و بختياري قدم به عرصه ي هستي نهاد. از همان دوران کودکي ماه مبارک رمضان را روزه مي گرفت و قبل از اين که روزه اش را افطار کند به مسجد مي رفت و در نماز جماعت شرکت مي کرد. وي در سن 12 سالگي وارد مدرسه ي راهنمايي روستا شد و باعلاقه و پشتکار به تحصيل ادامه مي داد و در مواقع فراغت و تعطيلات در کار کشاورزي به پدر خود و در خانه به مادر کمک مي کرد. با اوج گيري آتش مبارزات مردم مسلمان ايران در سال 57 شهيد نيز به فعاليت پرداخت و در محيط محدود کوچک روستا به ترويج انقلاب همت گماشت . بعد از اين که تحصيلات خود را در مقطع راهنمايي با موفقيت به پايان رساند به دليل اين که در روستا دبيرستان نبود براي ادامه تحصيل در رشته ي اقتصاد وارد دبيرستان شهيد رحمان استکي شهرکرد شد. روزی او با ناراحتي و گريه به خانه برگشت. وقتي پدرش او را ناراحت ديد به او گفت: «جنگ حالا هست تو هم الان کوچکي بگذار بزرگ تر که شدي برو حالا اگر جنگ هم تمام شد کمک ديگري به انقلاب مي کنيم.» اما دل شهيد رضا نمي داد و روح بي قرارش مانع از آن مي شد که از تلاش و کوشش جهت اعزام به جبهه آرام باشد به همين دليل در سال 61 براي دومين بار به پايگاه بسيج براي ثبت نام راهي شد ولي در مسير رفت در نزديکي پايگاه تصادف کرد و تمام سر و صورتش کبود شد. برادران بسيجي او را به درمانگاه رساندند و قرآني که از جيبش افتاده بود را به او دادند و گفتند اين قرآن که همراهت بود ياري ات کرد و بالاخره ثبت نامش کردند. پدر که امين الله را با سر و صورت کبود ديد ديگر مخالفتي براي رفتنش نکرد. وي 3 ماه در جبهه هاي غرببه دفاع از ارزش هاي انقلاب و اسلام مشغول بود و پس از بازگشت از جبهه براي مدتي به تحصيل ادامه داد و براي دومين بار در زمستان 62 به جبهه هاي جنوب اعزام شد و 3 ماه هم در اين بخش فعاليت کرد. بعد از بازگشت از جبهه در امتحانات سال آخر دبيرستان شرکت نمود و با گرفتن ديپلم و موفقيت در امتحانات وارد مرکز تربيت معلم شهيد آيت نجف آباد در رشته علوم اجتماعی شد. عشق عجيبي به ائمه اطهار داشت و در مراسم سيد الشهدا(ع) همه ساله شرکت مي کرد و روزهاي تاسوعا و عاشورا تا صبح مسجد مي ماند و در عزاي آن حضرت اشک مي ريخت و در ماه محرم به خصوص در 10 روز اول بسيار ناراحت بود و کسي لبخند را بر لبانش نميديد و هميشه به دوستانش سفارش مي کرد امام حسين را معلم خود قرار دهيم و واقعه ي عاشورا را زنده نگه داريم. وقتي قرآن مي خواند در بين خواندنش با خود زمزمه مي کرد: «خوشا به حال آن ها؛ خوشا به حال آن ها» از او که مي پرسيدند خوشا به حال چه کساني؟ مي گفت: «خوشا به حال جايگاه افراد صالح، خوشا به حال جايگاه شهدا. من از آتش دوزخ مي ترسم، من از ناخشنودي خدا مي ترسم.» وقتي مشکل و گرفتاري در درس يا کارش پيش مي آمد با توسل به حضرت زهرا(س) مشکلش حل مي شد. امين الله به حضرت زهرا ارادت خاصي داشت و مي گفت: «اگر شهيد شدم و جنازه اي از من نيامد فداي حضرت زهرا(س) »

هميشه به مادرش سفارش مي کرد که پشت سرم آب نريزيد من نمي خواهم برگردم. او به مادرش گفته بود خواب ديدم من و همايون نصيري(يکي از اقوام شهيد) در يک عمليات با هم شهيد مي شويم. همان طور که خواب ديده بود در يک عمليات امين الله ساعت 3:30 عصر و همايون شب همان عمليات به شهادت مي رسند. آخرين بار براي خداحافظي و حلاليت از مادر 3 بار رفت و آمد و سه بار تکرار کرد "مادر جان خداحافظ" انگار مي دانست که ديگر مادرش را نمي بيند. امين الله در عمليات والفجر 8 بر اثر يک ترکش به پايش در تاریخ 1364/11/21 مجروح مي شود و در هنگام بستن پايش خمپاره اي به بدنش اصابت مي کند و هيچ اثري از او نمي ماند و در همان ديار جاويدالاثر شد و به زادگاهش بازنگشت.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.