سال 1335 یکی از محله های فقیر نشین شهر همدان شاهد تولد انسانی بود که بعدها برگی از برگ های زرین تاریخ اسلام را به خود اختصاص داد.
تولد واقعی عباس را سال 1357 می دانیم او را از این سال ورق می زنیم، در سال 1357 کربلای دیگر تکرار شد، حسین زمان (ع) " امام خمینی " ندای " هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی" مولایش را سر داده بود و اعلام کرده بود با یزید زمان (آمریکا و شوروی) بیعت نخواهد کرد یاران حسین زمان که تعدادشان خیلی بیش از تعداد یاران اباعبدالله در کربلا بود، پروانه وار گرد شمع وجود رهبر بر حقشان جمع شدند.
عباس دوران شکوفاییش رسیده بود و می رفت که در این حادثه عظیم تاریخ نقش خود را به خوبی ایفا کند. پس از صدور فرمان امام خمینی بر تشکیل جهاد سازندگی برای رسیدگی به روستاها و گره گشایی مسائل محرومان و مستضعفان به سوی روستاها شتافت و در بخش خنجین فعالیت خود را آغاز کرد. و چون سفیر پیام انقلاب اسلامی را با خود به روستاها برد و مردم را با انقلاب آشنا و آشناتر کرد اما دشمنان اسلام که می دیدند با تلاش و همت فرزندان انقلاب، چون عباس بذر انقلاب در جای جای ایران و جهان افشانده شده و در کوتاه مدتی به بار خواهد نشست، فرصت سازندگی را از انقلاب گرفتند و با جمع آوری تمامی امکانات نظامی خود به سرکردگی صدام حمله همه جانبه ای را برای از بین بردن انقلاب اسلامی آغاز کردند.
فرمان امام برای مقابله با یزیدیان صادر شد و عباس به سوی جبهه شتافت با همت والایش پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی همدان را تشکیل داد و او به عنوان یکی از اولین مسئولین این تشکیلات نو پا وارد میدان شد و تشکیلاتی که در انداک زمان تکامل و توسعه یافت و به اقرار مسئولين و فرماندهان جنگ دراکثر عملیات ها نقش بسیار بالایی در خلق پیروزی داشت.
" و خلق این حماسه ها در پرتو فداکاری ها و ایثارگری جهادگران عاشق و مخلص و هدایت و مدیريت و رهبری سرداران دلیری چون حاج عباس بود. "
در جبهه ها بود که حاج عباس به اوج عظمت روحی رسید و به عنوان فرماندهی لایق و توانا زبانزد خاص و عام شد. و سرانجام این کبوتر سبکبال میدان رزم و جهاد که راه طولانی را برای وصال محبوب طی کرده بود در روز 22 اردیبهشت سال 1366 در منطقه شیخ محمد با زمین و زمینیان وداع نمود، و به افلاکیان پیوست. هنگام شهادتش صحنه ای زیبا و پر خاطره بود، با سلاح آتشین دشمنان اسلام در میان خون خود غوطه ور می شود ولی از خود بیخود نمی شود، صدای رسای تکبیرش بر صدای گلوله توپ بعصیان کافر مسلط می شود و با صدای تكبير او . نه صدای گلوله و توپ.
" برادرانش و همرزمانش به کنارش می شتابند در همان حال سفارش همیشگی خود را تکرار می کند: سفارش به تبعیت از امام که رمز پیروزی اسلام است. "