بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله(ص) : فوق کل بر، بر، حتی یقتل الرجل فی سبیل الله فلیس فوقه بره .
« هر نیکوئی را نیکوئی برتر و بالاتری یافت می شود تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود که بالاتر از آن نیکوئی نیست»
شامگاه روز دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۱، آنگاه که خورشید آرام آرام در بستر غرب می آرامید، کودکی که دومین نهال خانواده بود، در محله قدیمی نعلبندان شهرستان گرگان چشم به جهان گشود. پدر و مادر ، زیباترین نامی را که در خاندان رسالت، سابقه دیرین داشت، بر فرزند گذاشتند و او را مرتضی خواندند. مرتضای خردسال از همان اوان به فرزاد مشهور شد، زیرا با تولدش فر و شکوهی جاودانه به خانواده بخشیده بود . سالها میگذشت ،خورشید هر روز می تابید و در پرتو تابش آن روزها سپری می شد و مرتضی با گذشت ایام رشد میکرد و قوای جسمانی و عقلانی او کامل و کاملتر میشد.
شهید سید مرتضی ، دوران ابتدائی را در دبستانهائی که سابقاً به نامهای ۱۵ بهمن، رضا پهلوی و اندیشه نامیده می شدند ، گذرانید و دوره ی راهنمائی را در مدرسه رازی طی کرد، ولی چیزی که قابل توجه است، چاپ عکس سید مرتضی در صفحات روزنامه به عنوان شاگرد ممتاز بود که به یک سنت خلل ناپذیر تبدیل شده بود . سید مرتضی دوران دبیرستان را با معدلهای ۱۸/۹۲ و ۱۸/۶۱ ، ۱۹/۵۵ و ۱۹/۱۹ در دبیرستانهای رهنما و استرآبادی گذراند و موفق به اخذ دیپلم ریاضی و فیزیک شد که همه ی اینها حکایت از استعداد فوق العاده او دارد .
در سالهای تحصیل، ذهن خلاق و اراده قوی، به او توانائی میداد که مدارج علمی را با موفقیت تمام بگذراند. همزمان با تحصیلات دبیرستانی شهید شیرنگی، سالهای اوج گیری انقلاب اسلامی ایران بود که او نیز همگام و همراه با سایر اقشار مردم ایران به صحنه مبارزات وارد شد و به سیل خروشان انقلاب اسلامی پیوست . فعالیت ها و تلاش های او در این دوران در راهپیمائی ها و تظاهرات چشمگیر بود. تا این زمان از عمر شهید شیرنگی با اتصال به حبل الله المتین و عروه الوثقای الهی و با عنایات حضرت صاحب الزمان (ع) چنان به خودسازی پرداخته بود و در پرتو اعتقاد و ایمان، از خود شخصیتی بوجود آورده بود که شاید نتوان در این مجال، حق او را ادا کرد و از او سخن گفت.
از کدامیک از اخلاق حمیده ی سید مرتضی باید گفت ؛ از اخلاق حسنه اش یا از تعهدش به اسلام، از معنویت و خلوصش یا از صفای چهره اش و یا از عشقش به انقلاب و امام. اگر تقوی و ادب و وفای به عهد و اخلاص را مصداقی است، مرتضی یکی از مصادیق اینها بود. اگر جوانی را باید در راه کسب معارف و فضایل گذراند ، او از جوانی اش به بهترین وجه استفاده کرد و از همان اوان در دامان اسلام و قرآن بود و با فرهنگ اسلام ، مأنوس .
تعلیم و تربیت اسلامی از او انسانی والا و اندیشمند با خلقی نکو ساخت .
شهید سید مرتضی در بهمن ۱۳۶۰ به خدمت سربازی اعزام گردید، بخشی از خدمت را به عنوان رزمنده ی تیپ هوابرد و بخشی دیگر را در قرارگاه عقیدتی سیاسی دایره ی جنوب گذراند . جبهه های شلمچه، چنانه، گیلانغرب، سومار، ایوان غرب، جفیر، دزفول و .... از او خاطرات زیادی در سینه به یادگار دارند .
در بهمن ۱۳۶۲ در حالیکه شهید شیرنگی متجاوز از ۲۱ ماه در مناطق جنگی حضور داشت، خدمت سربازی را به پایان رسانید و به دیارش بازگشت.
پس از اتمام این دوران پر افتخار، شهید سید مرتضی برای حفظ و حراست از نظام جمهوری اسلامی، این بار، جبهه ی دانشگاه را برگزید تا هم، روح پژوهشگری خود را بارور سازد و هم، پاسدار، صدیقی از انقلاب فرهنگی اسلام باشد؛ لذا او با تلاش و بهر برداری از استعداد سرشار خود توانست در سال ۶۳ در رشته ی مهندسی الکترونیک دانشگاه فردوسی مشهد قبول شود و برای ادامه تحصیل عازم آن دیار شد.
دوستانش می گفتند : بارها برای زیارت حرم حضرت ثامن الائمه (ع) مشرف شده ایم و سید مرتضی را مشغول زیارت دیده ایم .
مرتضی پله های ترقی و مدارج کمال را یکایک طی می کرد و به افقهای روشنی از تعالی می رسید. او در دانشگاه نیز رسالت انقلابی اش را از یاد نبرد و به فعالیتهای اسلامی خویش ادامه میداد. اگر چه دانشگاه نیز سنگر فرهنگی انقلاب است و کشور ما به افراد متخصص و متعهد نیاز مبرمی دارد، ولی روح مرتضی در جبهه ها و دلش با رزمندگان اسلام بود، به همین دلیل او همزمان با باور سازی دانش خود، هیچگاه از نبرد حق علیه باطل غافل نبوده و در حالیکه در آمادگی کامل، برای گذراندن ترمهای تحصیل خود می بود، بارها به ندای امام عزیز لبیک می گفت، زیرا او پیام مقتدایش را شنیده بود، هرگز بیعت با رهبری انقلاب را نشکست و هرگز دست از حمایت او بر نداشت، لذا به جبهه ها می شتافت .
سید مرتضی از تمام وابستگیها رسته و تمام توان و دانش خود را در خدمت به جنگ به کار می گرفت. بدین ترتیب او دانشگاه و جنگ را بهم پیوندی ناگسستنی می داد و با حضور پاپی خود در جبهه ها، رسالت خود را ایفا و اطاعت خود از امام را به اثبات می رسانید.
سید مرتضی، عاشقی بود که هیچ عشقی غیر از نام و یاد خدا و زیارت بقیه الله (عج) دل او را پر نمی کرد . حب به دنیا با تمام فریبندگی اش، کلاس و درس و دانشگاه و دیگر مظاهر مادی نمی توانست او را غافل نماید و اینها همه را رها می کرد و به جبهه می شتافت. مرتضی همه توانایی هایش را در خدمت به جبهه و جنگ، تقدیم انقلاب کرد. او آمیخته ای از تعهد و تخصص بود که همه تعهد و تخصص را در خدمت جبهه قرار داد تا از این طریق، از حریم امامت و ولایت و مملکت امام عصر (عج) علیه دفاع نماید .
مرتضی و مرتضی ها در جبهه ها قد برافراشتند و بر رژیم بعث کافر شوریدند و با عروج خونین و عاشقانه خود به مولایشان حسین (ع) پیوستند و شهادت را با آغوش باز پذیرفتند، همانگونه که علی (علیه السلام) می فرماید: همانند تشنه ای که ناگاه به آب میرسد و یا آنکه پس از جستجوی زیاد ، ناگاه گمشده اش را می یابد، مرگ سرخ را در آغوش می کشند .
آری، شهید مرتضی شیرنگی به جبهه ها شتافت و به شهادت رسید. اگر چه شهادت مرتضی با آن خصوصیت والای انسانی، اخلاق حسنه، تعهد به اسلام و عشق به امام و انقلاب اسلامی، ضایعه است ولی مایه ی فخر و مباهات است که در دامن اسلام عزیز چنان فرزندان غیور و فداکار تربیت شده اند که در عنفوان جوانی از هر آنچه هست، می گذرند و به لشکر توحید می پیوندند و با سلاح عشق و ایمانی به بلندای ابدیت چنان صحنه های شورانگیز را در نبرد می آفرینند که همگان را به تعجب وامیدارند .
آری و بدینسان یاوری از یاران امام و نوگلی از فرزندان زهرای اطهر در لبیک به ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی در جبهه های خون و حماسه در تاریخ 1365/10/04 در جبهه ام الرصاص، در عملیات کربلای ۴ به شرف شهادت نایل آمد و موجی از غم و اندوه را در خاندان و دوستان و سنگر داران همرزمش و دانشگاهیان بوجود آورد. پیکر پاک شهید بعد از تشییع جنازه ای با شکوه در تاریخ 1365/10/18 در شهرستان گرگان در کنار دیگر شهدای انقلاب اسلامی در گلستان امامزاده عبدالله بخاک سپرده شد .