شهید محمدرضا علاءالدین ۱۲ سال بعد از ازدواج پدر و مادرش به عنوان فرزند اول در 25 تیر ماه سال 1344 مصادف با هفدهم ربیع الاول روز تولد پیامبر اکرم(ص) در گرگان متولد شد و مادرش بعد از تولد او درگذشت. در سن شش سالگی در دبستان اندیشه مشغول تحصیل گردید. زمان تحصیل از هوش خوبی برخوردار بود حتی کار دستی های خوبی نیز درست می کرد. اخلاق و رفتارش در دبستان و منزل بسیار خوب بود و او از محبت هیچ کم نداشت و احساس بی مادری نمی کرد. پس از پایان دبستان در هنرستان در رشته ی برق مشغول به تحصیل شد و این دوره را با موفقیت به اتمام رسانید.
شهید مقلد امام بود و به اهل بیت(ع) توسل زیاد داشت زیرا در خانواده ی مذهبی بزرگ شده بود و پدربزرگش از علماء بود و عمویش شهید ابوالقاسم علاء الدین همیشه یار و یاور انقلاب بود و همه فامیل ها علاقه ی عجیبی به او داشتند. او با محبت، با صداقت و شجاع بود و به بیچارگان کمک می کرد. شهید در زمان انقلاب فعالیت های چشمگیری داشت و چند بار مورد تعقیب مامورین قرار گرفت و کتک خورد. در تظاهرات شرکت می کرد و هر هفته سه روز در پایگاه مسجد ملل گرگان جوانان را آموزش نظامی می داد.
بعد از اتمام دوره ی دبیرستان در مرکز تربیت معلم شهید بهشتی گنبد در رشته حرفه و فن قبول شد. پس از اتمام دوره تربیت معلم در رشته ی حرفه و فن، ضمن تدریس در مدارس راهنمایی روستاهای محروم بخش کلاله شهرستان مینودشت مسئولیت نوجوانان را در پایگاه بسیج پذیرفت. او در کنکور سراسری سال 65 در رشته مهندسی مواد دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد.
او فردی با تقوا و خوش رو بود. در نماز جمعه نیز شرکت می نمود و از طریق بسیج در تاریخ 63/6/5 تا ماه 63/7/5 در تیپ مسلم ابن عقیل در منطقه گیلان غرب خدمت کرد و در مرحله دوم از طریق بسیج در تاریخ 65/6/5 در منطقه جنوب در پادگان هفت تپه مشغول خدمت بود. با توجه به موقعیت جنگی در آن زمان مدت ماموریت ۳ ماه بیش تر شد و در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به هنگامی که در واحد توپخانه لشگر ۲۵ کربلا مشغول کوبیدن مواضع دشمن بود با بمباران ناجوانمردانه عراقی ها در تاریخ 65/10/25 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به سوی معبود شتافت. بعد از شهادتش پیکر پاکش به سختی و بعد از تفحص و جستجو در شهرهای مختلف و بیمارستان ها در سردخانه تبریز پیدا گردید و با ۷ شهید دیگر تشییع گردیدند.