شهيد ابراهيم ارسلاني در سال 1346 در شهرستان اروميه در يك خانواده مذهبي و متوسط چشم به جهان گشود. پس از طي دوران طفوليت، تحصيلات خود را با اخذ مدرك ديپلم به پايان رساند.
ابراهيم بعد از انقلاب با وجود كمي سن هميشه در مسجد (لطف علي خان) فعاليت داشت و به افرادي كه به جبهه مي رفتند، آذوقه و كمك مي رساند. در روستاها به افراد كم درآمد كمك مي نمود و حتي لباس رزمنده ها را به منزل آورده و خود مي شست. به هنگام كودكي، به علت اين كه قرآن را خوب مي خواند، از امام جمعه شهر (حاج آقا قريشي) هميشه جايزه دريافت مي كرد.
يكي از خصوصيات اخلاقي شهيد ايمان قوي وي بود. نماز شب او اصلاً ترك نمي شد و روزهاي پنجشنبه بر مزار بي وارثان قرآن مي خواند. او شیفته امام و انقلاب بود.
شهيد بعد از اخذ ديپلم در كنكور سراسري شركت كرد و در دانشگاه (شهيد بهشتي) قبول شد. هنوز 6 ماه از دانشگاه رفتن وي نگذشته بود كه به جبهه رفت. بعد از 7 ماه كه در جبهه ها حضور داشت، دوباه به تحصيل خود ادامه داد تا اين كه در سال دوم دانشگاه دوباره به جبهه عزيمت نمود و موقعي كه مي خواست به جبهه برود، خاله شهيد مي گويد: حالا ماه رمضان است. حالا كه به جبهه مي روي، روزه هايت چه مي شود؟ مي خواست بدين طريق از رفتن او ممانعت به عمل بياورد. كه وي در جواب مي گويد: شماها هستيد و روزه مرا مي گيريد. سپس به مادرش سفارش مي كند كه شما از بقيه مادرهاي شهدا برتر نيستيد بايد مانند آن ها صبور باشيد. اين بار 45 روز در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل مشغول پيكار و جنگ و ستيز با دشمن بعثي شد. سرانجام در تاريخ 1365/11/1 در عمليات كربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نايل گشت.