فيروز اصغري
دانشگاه : مركز تربيت معلم شهيد بهشتي تبريز
مقطع تحصيلي : كارداني
مكان تولد : ميانه - روستاي بالوجه (آذربايجان شرقي)
تاريخ تولد : 1346/09/12
تاريخ شهادت : 1367/03/26
مكان شهادت : ماووت عراق

يكي از آن مفقودان زنده ياد شهيد فيروز اصغري بود. شهيد اصغري در دوازدهم آذرماه 1346در خانواده‌ي متوسط الحالي در روستاي "بالوجه‌"ي ميانه به دنيا آمد. روستاي شهيد اصغري به دور از غوغاي شهر در دل طبيعت آرام و دل‌انگيز قرار گرفته بود.

هر روز كه سپري مي‌شد وضع زندگي اصغري‌ها پرثمرتر و چراغ زندگيشان پرفروغ‌تر مي‌شد اما هيچ مكتب خانه و مهدكودكي در روستا داير نبود تا كودكان را دور خود جمع كند و به آنان درس ادب و اخلاق و قرآن آموزد. فيروز از همان دوران كودكي ياد گرفت كه چگونه به پدر و مادر در امور خانه و كشاورزي كمك كند.

هر سال مزرعه‌ي كشاورزي اصغري‌ها پر از خوشه‌هاي سنبل مي‌شد و در تابستان‌ها پدر شهيد اصغري هرگاه در كنار مزرعه مي‌ايستاد غرق تماشاي زرين گندم مي‌شد. در آن حال اگر مفهوم نگاهش با زبان نظم و نثر بيان مي‌شد، بي‌شك بهترين صورت هاي خيالي را در خود جاي مي‌داد.

در نگاه يك كشاورز هنگامي كه به مزرعه مي‌نگرد صحنه‌هاي بسياري دلربايي مي‌كنند. او تلاش و تكاپوي يك ساله‌ي خود را در چهره‌ي زرين ساقه‌هاي گندم مجسم مي‌كند.

شهيد فيروز اصغري هر روز به مزرعه مي‌آمد و پسرعمويش اسماعيل اصغري را هم با خود مي‌آورد. اين دو پسرعمو از كودكي با هم زيسته بودند. گوسفندان را به چرا مي‌بردند و در رودخانه‌ي پرآب و زلال بالوجه شنا مي‌كردند و در يك كلاس درس مي‌خواندند.در دانشگاه نيز باهم قبول شدند و حتي هر دو شربت شهادت نوشيدند و هر دو مفقودالاثر شدند.

آن دو پرستوي مهاجر باهم پرواز كردند و به ضيافت‌الله بار يافتند و قرب او را برگزيدند. دلبستگي‌هاي آن دو به همديگر چنان بود كه باهم كمر همت به تهذيب نفس و كسب علم و ايمان بستند، باهم تحصيل كردند و با هم به استخدام تربيت معلم درآمدند تا فرزندان جامعه را به شيوه‌ي تربيت اسلامي تربيت كنند كه اسلام براي ما فقط يك عقيده نيست بلكه آيين زيستن در حيات طيبه است. حياتي كه سرشار از صفاي معنوي و تعبد و يگانه‌پرستي و آسايش تن و روح است.

از اين جهت وقتي كه درس‌هاي خود را در تربيت معلم شهيد بهشتي تبريز آغاز كردند سراز پا نمي‌شناختند و شوق و اميد سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و چون يك روح در دو جسم متجلي شده بودند و شگفتا كه آن دو در يك روز هفته به دنيا آمده بودند و در يك روز نيز به ديار باقي شتافتند.

اسماعيل و فيروز با نان خشك مي‌ساختند اما با علاقه‌ي خاصي به علم پژوهي و مطالعه مي‌پرداختند. آن دو دوره‌ي ابتدايي را در روستاي بالوجه خوانده بودند و دوره‌هاي راهنمايي و نظري را در ميانه و تهران به پايان رساندند.

شهيد اصغري از سال دوم راهنمايي تا دوم متوسطه را در تهران پيش خواهرش و سوم و چهارم متوسطه را باز در ميانه پيش برادر بزرگش خواند و در سال تحصيلي 66-65 هر دو در دانشگاه و هم از تربيت معلم شهيد بهشتي تبريز قبول شدند.

اسماعيل و فيروز برخي از تكاليف درس خود را در مدرسه انجام مي‌دادند و در منزل به امور خانه و مزرعه رسيدگي مي‌كردند و ساعتي از تلاش خود دست نمي‌كشيدند. اين دو يار وفاپيشه نمونه‌ي تواضع، مهرباني، حسن خلق، ايثاگری و فداكاري بودند. در كارهاي كشاورزي و آبياري باغات، چرانيدن دام‌ها، درو كردند علوفه‌ها و برداشت محصولات به همديگر كمك مي کردند و هرگاه اندك فراغتي حاصل مي‌شد به مطالعه‌ي كتاب‌هاي درسي و ساير كتاب‌هاي مذهبي مشغول مي‌شدند. هنوز مدرسه‌ي راهنمايي ابوذر و دبيرستان شهيد مدرس و بوعلي سيناي ميانه عطر ياد آن دو جوان شايسته را با خود دارد و غم و درد هجران آن دو پاك‌باخته در دل معلمان و مربيان اين مدارس موج مي‌زند.

شهيد فيروز اصغري به خانواده‌اش مي‌گفت: آرزو دارم تحصيلاتم را به نحو احسن انجام دهم و به مدارج عالي دسترسي پيدا كنم تا بتوانم گرهي از مشكلات مردم محروم بگشايم. اين مردم در گردن ما حق دارند و وظيفه‌ي ماست كه از آنان حمايت كنيم و تا آنجا كه مي‌توانيم باري از دوششان برداريم. ما بايد غبار چهره‌ي اندوهگين نيازمندان را پاك كنيم و بر دل پاكشان گل شوق بنشانيم. لذا تصميم دارم از راه تعليم و تربيت و آموزش و پرورش به مستضعفان كمك كنم.

شهيد اصغري علاقه‌ي خاصي به آموزش و پرورش داشت و آن جا را بهترين مكان دنيا انتخاب كرده بود و با وجود اينكه در دانشگاه تبريز هم قبول شده بود اما تربيت معلم را انتخاب كرد تا هرچه زودتر به كلاس درس برود و تشنگان معرفت را از آب ناب معارف اسلامي سيراب كند. ليكن هنوز مشغول گذراندن دوره‌ي كارورزي در مدارس بود.

شهيد اصغري با وجود شدت تعلقات خاطرش نسبت به آموزش و پرورش در آغاز سال 1367 با بسيج سپاه پاسداران ميانه راهي جبهه‌هاي جنگ شد. آتشي كه دشمن به پا كرده بود خاموشي آن به عهده‌ي جوانان غيور نهاده شده بود. آن شهيد غيرتمند و متعصب نمي‌توانست آرام بنشيند و جوانان شهادت طلب را در ميان آتش جنگ دشمن نظاره كند و مملكت خود را به دست بيگانه بسپارد. وقتي كه در تلويزيون جان بركفان بسيجي را تماشا مي‌كرد خونش در رگ‌ هايش به جوش مي‌آمد. لذا از آغاز 67 تا اواخر خرداد ماه در گردان چمران لشكر عاشورا به عنوان مسئول قبضه‌ي دوشكا با لشكريان صدام به كارزار پرداخت.

در بيست و ششم خرداد ماه 67 در منطقه‌ي عملياتي شلمچه در اثر پاتك دشمن نيروهاي ايراني جابه‌جا شده بود و شهيدان اسماعيل و فيروز به همراه يگانشان به منطقه‌ي غرب كشور آمده بودند. فيروز در پاتك دشمن با تركش خمپاره‌ي 60 از ناحيه‌ي پا زخمي مي‌شود و پسرعمويش اسماعيل هم كمي موج زده. در اين حال يگان آنان عقب‌نشيني مي‌كند در نتيجه هر دو به صورت زنده در خاك عراق گرفتار مي‌شوند. پس از اين مرحله ديگر هيچ اثري از آنان به دست نيامد.

دوستان رزمنده در هر فرصتي از شجاعت آن شهيد مي‌گويند. يكي مي‌گويد: شهيد اصغري بسيار بي‌باك و در عين‌حال بسيار متين و آرام بود.ما هر گاه به منطقه‌ي عملياتي بر سر پست‌هاي خود مي‌رفتيم شهيد اصغري نزديك‌ترين فرد به طرف خاك عراق بود. حتي ديگران نسبت به او دلهره داشتند اما او با تهور فراوان مي‌جنگيد و مرگ را به بازي مي‌گرفت.

.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.