شهید حسین پژوهنده در سال 1338 در یکی از محله های فقیر نشین و در خانواده ای مذهبی و کشاورز در بروجرد به دنیا آمد. در همان سن نه سالگی پدر دلسوز و زحمت کش خود را از دست داد و به همراه برادرش سرپرستی خانواده را به عهده گرفت. شهید در دوران کودکی هم درس می خواند و هم خیلی از کارهای خانه را انجام می داد. استعداد عجیبی داشت و دوران 6 ساله ابتدايي را 4 ساله به اتمام رسانيد و دوره ابتدايي را در دبستان اسلامي روبروي سينما فلسطين گذرانيد و سپس وارد دبيرستان نصيرالدين طوسي شد كه در خيابان صفا جنب حلال احمر بود و بعد از گرفتن سيكل، اول دبيرستان به رشته رياضي در دبيرستان بحرالعلوم واقع در خيابان آزادي رفت و ديپلم رياضي گرفت. او توانست در رشته فیزیک کنکور سراسری قبول شود و ازجمله نفرات اول ورودي دانشسراي بروجرد شد. ایشان در دو جاي ديگر هم قبول شد كه خود، دانشگاه جندي شاپور اهواز و رشته فيزيك را انتخاب كرد. موقعي كه وارد دانشگاه شد بيش از 16 سال نداشت و موقع شهادتش تقريبا سال چهارم فيزيك بود. سال 1354 مصادف با ورودش به دانشگاه از لحاظ مالی مستقل شد، از کمک هزینه دانشگاه امرار معاش می کرد و کمک به مخارج خانواده را به صورت جدی دنبال کرد.
در خودسازی سایرین نقش داشت و همین خصوصیات عاملی در تشکیل انجمن اسلامی دانشگاه بود. صداقت، امانت داري و مسئوليت پذيري او موجب شد كه مسئوليت هاي مهمي را بر عهده او بگذارند. از جمله مسئول جهاد فرهنگي و دانشگاهي استان خوزستان، مسئول شوراي مركزي و سرپرستي، سرپرست دانشكده علوم، سرپرست و فرمانده بسيج حصيرآباد (منطقه هفت اهواز) و نقش پررنگ در تشکیل انجمن اسلامی، مسئولیت جهاد دانشگاهی و مسئولیت کمیته امداد امام خمینی(ره) در خوزستان؛ از جمله مسئولیت های این شهید بزرگوار در اهواز بوده است كه به خوبي از عهده آن ها برآمد. با توجه به مسئولیت های متعددی که داشت حدود 6 سال ساکن اهواز بود و در جریانات انقلاب فعالیت گسترده ای داشت و از هیچ خدمتی برای مردم کوتاهی نمی کرد و وقت خیلی کمی را به خواب و استراحت اختصاص داده بود به همین خاطر نیز مورد دشمنی و نفرت گروهک های چپ و ضد انقلاب واقع شد، تا آنجا که جزو لیست ترور دوازده نفری سازمان کمونیستی «پیکار» قرار گرفت ولی او همچنان مشغول خدمت شبانه روزی به مردم بود.
از شروع جنگ شهيد پژوهنده در جبهه حضور داشته و سپس كارش آمادگي رزمي و بدني و جنگي و تعليم شيوه جنگ به افراد اعزامي و مستقر كردن آن ها در جبهه هاي خوزستان بوده است.
از خصوصیات بارز شهید فروتنی، تواضع و مهربانی بود. سعی می کرد هیچکس را از خود رنجیده نکند. پیامش حمایت از امام و ولایت فقیه بود. می گفت: تا ولایت فقیه هست انقلاب با شکست رو به رو نخواهد شد. حسين عاشق برقراي نظام اسلامي در دنيا بود و به امام بسيار عشق مي ورزيد. برادر ایشان نقل کرده اند در آخرین دیداری که با او در سال 1360 داشته اند، وی بسیار بر تبعیت از امام(ره) و اطاعت از ایشان تأکید نموده و دعوت به سادگی در برخورد با مردم و پرهیز از تجمل گرایی را متذکر شده است.
ايشان چندين بار ترور مي شوند ولی ترورها ناموفق بود. تا این که به دستور استکبار جهانی و ایادی داخلیش در تاريخ 1360/2/8شبانه به منزل دوست روحانی او در اهواز هجوم برده و ناجوانمردانه درحالی که در بستر بيماري بوده و نتوانسته از جایش بلند شود؛ با ضرب گلوله کلت که به زير چشم چپش اصابت کرد و از پشت سر با مغز بيرون آمد؛ مظلومانه و بی دفاع و در حال خواب به شهادت رساندند و گلوله را از بالش زير سرش بيرون آوردند. اما با این عمل ننگین نتوانستند راه و هدف او را که استقرار اسلام و حکومت اسلامی بود خدشه دار نمایند. پس از شهادت حسین، به دلیل رابطه تنگاتنگ وی با شهید بهشتی در مجلس تهران فاتحه ای به یاد حسین برگزار کردند و گفتنی است که حضرت امام(ره) طی پیامی به خانواده شهید پژوهنده از وی به عنوان فرزند خود یاد نمودند.