شهيد قاسم شيرعلينيا هيجدهم فروردين 1340 در شهرستان ماسال در خانواده اي از قشر متوسط و متدين جامعه متولد شد. دوران كودكي را در دامان پر مهر والدين دين دار و تلاشگر خود سپري نمود تا آن كه پا به عرصه ی علم و دانش نهاد. با جهد و تلاش منحصر به فرد خود توانست مقاطع تحصيلي را با نمرات عالي پشت سر بنهد و با موفقيت ديپلم خود را در يكي از دبيرستانهاي زادگاهش اخذ كند. به لحاظ تحولات سياسي كشور و جريانات انقلاب، نمي توانست به تحصيل خود ادامه دهد.
پس از آشنايي با شخصيت والاي امام خميني(ره) تلاش كرد تا از پيروان آن امام همام باشد. در اكثر راهپيماييها، به همراه والدينش حضور داشت و حتي چندين مرحله در حين تظاهرات مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
قاسم انس عجيبي با قرآن داشت. هر بار كه كلام خدا را قرائت ميكرد پژواك صدايش روح شنونده را تسلي مي داد. روزي قاسم مشغول مطالعه تفسير سوره اي از قرآن مجيد بود و پس از اتمام رو به خانواده كرد و گفت: «از شما مي خواهم برايم دعا كنيد تا فقط در راه خدا و احياي دين رسول خدا شهيد شوم.»
با پيروزي انقلاب عرصه براي ايفاي نقش و اداي تكليفش مهياتر شد. وي از جوانان نمونه و متعهد شهر خود بود كه با تمام وجود براي اسلام و انقلاب تلاش مي كرد. قاسم شيفته ی خدمت كردن به محرومان بود. در سال 1360 به همراه يك هيئت پنج نفره از سوي دفتر امام(ره) انتخاب شد تا براي رفع مشكلات مردم محروم تربت جام به آن منطقه اعزام شوند. چند ماهي در آن جا مشغول خدمت شد تا اين كه مأموريت ايشان به اتمام رسيد و به شهر خود مراجعت نمود.
روزهاي بعد از پيروزي انقلاب، قاسم به همراه جوانان مؤمن به منظور گسترش مباني ديني و اعتقادي، پايگاههاي بسيج شهرستان ماسال را فعال نمودند. از سوي ديگر ضد انقلاب و افراد اغفال شده با انديشههاي شوم خود مبادرت به جذب جوانان كم آگاه و سست عنصر ميكردند. در همين راستا، عده اي كه فريب تبليغات كذب اين گروهكها را خورده بودند براي آن كه بتوانند ابراز وجود نمايند، باعث تهديد و ايجاد رعب در سطح شهر ميشدند. شهيد شيرعلينيا چندين بار در فرصتهاي مناسب سعي كرد با آن ها ارتباط برقرار نمايد. وي تلاش ميكرد با شعور سياسي و مذهبي خود آنان را به مسير انقلاب دعوت كند. هر بار به بهانهاي اعضاي گروهك را دور هم جمع ميكرد و به طرز شايستهاي اهداف امام و انقلاب را برايشان توضيح ميداد. سرانجام تعدادي از آن ها را هدايت نمود و بعدها همان جوانان از بهترين سربازان گوش به فرمان امام شدند.
سال 1361 بنا به توصيه ی پدر و مادرش، با دخترخالهاش در نهايت بيآلايشي و سادگي ازدواج كرد و همان سال با جديت توانست در آزمون كنكور شركت كند و در رشته ی بهداشت محيط دانشگاه تهران قبول شود. سپس به اتفاق همسرش براي ادامه ی تحصيل به تهران رفتند.
پس از تحقيقات بسيار پيچيده از طرف سپاه به راحتي پذيرفته شد. دوران آموزشي بسيار سختي را گذراند (با مدت كوتاه و آموزش هاي سنگين). در زمان بني صدر مخلوع تقاضاي آموزش پرواز با هلي كوپتر را از طرف گروهشان مطرح نمودند كه با مخالفت شديد جناب مواجه شدند. در جنگ تحميلي داوطلبانه به جبهه هاي سر پل ذهاب اعزام شده بود.
پس از باز شدن دانشگاه ها مدت كوتاهي به دانشگاه بازگشت او صاحب فرزندي 9 ماهه بود. بالاخره در 10 اسفند 1362 به صورت انفرادي و ناشناخته عازم جبهه جنوب گرديد در عمليات خيبر در 18 اسفند به اسارت بعثي ها در آمد و بعد از آن خانواده چشم انتظار بازگشت او هستند.
بعد از شهادتش، تعداد زيادي از اهالي تربت جام براي بيان تسليت به منزل ما آمدند. حزن و اندوه وصف ناپذيري در سيمايشان ديده ميشد. پس از استقبال و پذيرايي از آنان علت اين همه علاقه و لطف نسبت به شهيد شيرعلي نيا را جويا شديم و در جواب گفتند: «شهيد شيرعلينيا زماني كه براي خدمت به مردم محروم به شهر ما آمد، طولي نكشيد كه محبوب دلهاي مردم شد و با تمام توان خود به مردم محروم و مظلوم تربت جام خدمت مي كرد تا حدي كه حقوق ماهيانه ی خود را كه از دولت دريافت مينمود در خفا و دور از ديدگان ساير همكاران خود براي رفع مشكلات اقتصادي مردم صرف مينمود.»
روح بلند و والاي شهيد شيرعلينيا به حدي تكامل يافته بود كه هيچ حقي را ناحق و هيچ دلي را آزرده خاطر نميكرد. همين صفات پسنديده ی او بود كه باعث شد پس از سالها جمعي به پاس خدماتش، براي شركت در مراسم شهادت او حاضر شوند.
شهید شیر علینیا خود ساخته، درد کشیده و مردمدار بود و در مقابل پدر و مادر بسیار تواضع داشت و خدمتگزار آن ها بود. پیوسته به خویشاوندان سر میزد و به دیدن آن ها میرفت. در منزل نیز فردی با نشاط و با محبت بود. در ارتباط با مردم، آداب اجتماعی را کاملاً رعایت میکرد و تمام تلاشش بر این استوار بود تا حقوق دیگران را آن گونه که دین اسلام سفارش نموده است رعایت نماید. به مادیات و ظواهر دنیوی دلبستگی نداشت. مقداری از درآمد ناچیز خود را صرف امور خیریه میکرد. به خواندن نماز اول وقت اهمیت میداد و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را تحت هر شرایطی در فضای جامعه ادا میکرد و در پاسداری از حرمت خون شهدا نهایت تلاش و کوشش را بکار میبرد.