شهید محمود بیاریان در1342/7/20(همان موقع که امام فرمود یاران من در گهواره هستند) در خانواده ای در روستای گرین از توابع پشت بسطام شاهرود چشم به جهان گشود و دوران کودکی را در دامن پر مهر مادر پرورش یافت و در سن 7 سالگی به مدرسه ی همان روستا رفته و دوران ابتدایی را با موفقیت و پس از آن وارد مدرسه ی راهنمایی گردیده و سپس دوران متوسطه را در دبیرستان شهید مطهری قلعه نو و سال آخر آن را در دبیرستان شهید میرغفوریان شاهرود به پایان رسانید ضمن اینکه مخارج راهنمایی و دبیرستان برادران را بعلت مخارج زیاد خانواده اش از طریق بنایی و خشت زنی و یا اجاره نمودن حاصل باغات زردآلو خود تامین می نمود و بالاخره در سال 63 از طریق استان مربوطه به مدرسه ی تربیت معلم شهید بهشتی راه یافته ولی از آنجا که حفظ سنگری مهم تر از سنگر مدرسه را برخود لازم می دید. بیشتر وقت خود را در جبهه ها می گذارنید چرا که می گفت رفتن به جبهه را امام واجب دانسته و من هم آگاهانه این راه را انتخاب کرده ام و چون آدم از خود گذشته ای بود همیشه در کنار جبهه به فکر پشت جبهه هم بود و هم و غمش این بود که بتواند پایگاهی جهت پشتیبانی {...} تأسیس نماید تا بالاخره با کمک چند تن از همرزمان و دوستانش این تشکل و انسجام در بین مردم بصورت افتتاح پایگاه مقاومت شهید چمران گرمن در سیزدهم محرم الحرام سال 1407 به نتیجه رساند و پس از آن با خاطری آسوده تر از قبل به جبهه های نور علیه ظلمت روی آورد و در مرخصی هایی که گه گاه می آمد تمام وقتش را صرف پایگاه می نمود و همیشه اعضای پایگاه را دعوت به حسن خلق و نداشتن نقطه ضعف و انجام کار برای خدا میکرد و از همه اعضای پایگاه در کارها و امور دلسوزتر بود و برای آنکه بتواند آزادانه تر به جبهه برود دیگران را تشویق به قبول مسئولیت های پایگاه مینمود. ضمن اینکه همان طور که قبلاً اشاره گردید سبب تشکیل پایگاه بود.
پی نمودن راه درست در این ملک بدی سبب تشکیل پایگاه چمران
و بالاخره مسئول دسته گردان سیدا الشهداء و قائم مقام پایگاه مقاومت شهید چمران گردید. در تاریخ 1365/10/04 در عملیات غرور آفرین کربلای 4 دعوت حق را عاشقانه لبیک گفت و همچون الگو و سرمشق خود علی اکبر حسین (ع) با فرق شکافته به لقای محبوب شتافت یادش گرامی. شهادتش مبارک. فقدانش بر خانواده و بستگانش تسلیت. و راهش پر رهرو باد.
بیاریان شهید همت تو را نازم که کرد جمله یاران عشق را حیران
برای شادی روح مطهرت محمود بگیرد اسلحه را بدست پیرو جوان