شهادت یعنی به طوفانی ترین طرز، به آرامش ابدی رسیدن، شهادت یعنی از سیم خاردار جهان گذشتن و به برق تجلی خداوند گرفتار آمدن، یعنی دل سپردن به شطّ سرخ شقایق ها و شهیدان مردانی هستند که از رودخانۀ خونین فراق گذشتند و در رودخانه سرخ سرنیزه ها شنا کردند و به قلب طوفانی گرداب ها و آغوش زلزله آمیز گرداب ها فرو رفتند.
شهید سید مسعود طاهری یکی از مردان دل سپرده به شط سرخ شقایق ها بود او در 1336/10/18 در خانواده ای متدین از شجره مبارکه مرتضوی پای به جهان هستی نهاد. همگام با تحصیل علم و دانش در کار کشاورزی، یار و یاور پدر زحمت کش خویش بود. پس از اخذ دیپلم در اداره نوسازی مدارس سمنان مشغول به کار شد.
سید مسعود مبارزی روشن بین بود که همراه با تدریس قرآن به بجه های مسجد، آنان را از ماهیت سیاه رژیم پهلوی آگاه می نمود و کتابخانۀ مسجد را از کتابهای آموزنده و آگاهی بخش انباشته بود. با اوج گیری مبارزات، او بیشتر وقتش را در این راه گذاشته بود و کمتر در منزل دیده می شد،که چند بار تحت تعقیب قرار گرفت و یک بار بازداشت شد.
پس از پیروزی انقلاب و دمیدن آفتاب آزادی به کمک محرومین شتافت و در زمینه تهیه و تحویل زمین به افراد نیازمند تلاش فراوانی نمود. او مدتی را نیز در دادگاه انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بود.
سید مسعود در 60/11/24ازدواج کرد که ثمره ی آن پسری است به نام سید مهدی است. و در سال 62 در رشتۀ تاریخ دانشگاه تربیت معلم تهران پذیرفته شد و در کنار همسر فداکارش، زندگی دانشجویی ساده ای را آغاز کرد. او در دانشگاه نیز از اعضای فعال انجمن اسلامی و جهاد دانشگاهی بود و ضمن تحصیل، در یکی از دبیرستان های منطقۀ 7 به تدریس می پرداخت.
سید مسعود معلم اخلاق فضیلت بود. او هرگز از مشکلات نمی هراسید و همه چیز را از منظر ارادۀ حق تعالی می نگریست و بسیار صبور و شکیبا بود.
با این که وی به دلیل صاف بودن کف پا معافیت دائمی داشت، چندین بار به جبهه رفت؛ از سردشت کردستان تا جزیره مجنون.. و در صف پیکار حضور یافت تا اینکه در سرزمین نینوایی شلمچه به کاروان شهیدان پیوست.
پیکر مطهر سید مهدی در گلزار شهدای امامزاده علی اشرف سمنان به خاک سپرده شد.