در تاریخ 10/5/1342 در یک خانواده مذهبی در قریه ی امام زاده علی اکبرچشم به جهان گشود، که به علت مصادف بودن تولدش با شهادت امام حسن مجتبی(ع) نام اورا مجتبی گذاشتند.
شهید از همان اوایل کودکی با آوای پر صلابت نماز پدر ومادر از خواب برمی خواست. به نماز می پرداخت. از همان کودکی به شرکت در مجالس عزاداری ائمه طاهرین علاقه نشان می داد. مجتبی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دیانت امام زاده علی اکبر به پایان رسانید. سپس برای تحصیلات دوره راهنمایی دارآباد رفت، که دوره راهنمایی را نیز با موفقیت به پایان رسانید. سپس در همان دارآباد در رشته کشاورزی تحصیل نمود و از آنجا برای ادامه تحصیل به مرکز آموزشی کشاورزی کرج رفت و دوره عملی وعلمی را با سربلندی و موفقیت به پایان رسانید. شهید در هنگام تحصیل با انقلاب سوم روبه رو شد و خود چون روستایی بود و با درد وکمبود روستاییان و همچنین ظلم هایی که به این مردم شده را آشنا بود به صف انقلابیون پیوست و مبارزه با دستگاه پهلوی را همگام با مردمم به پا خواسته شروع کرد. در زمان انقلاب ایشان مشغول پخش اعلامییه های کوبنده علیه شاه و ساواک بود.
هنگامی که در سال سوم مرکز آموزشی کرج تحصیل می کرد، جنگ شروع شد و در زمان تجاوز رژیم تجاوزگر بعثی به خاک ایران از اولین کسانی بود که به ندای امام لبیک گفته و از همه مادیات شهر ودنیا زده و راهی خاک ریزهای جبهه شد و می توان گفت سال سوم وچهارم را در جبهه وجنگ علیه باطل گذراند ولی با این حال با بالاترین رتبه قبول شد.
تا قبل از شهادت حدود ده بار به جبهه اعزام شد ودر تمامی خطوط مرزی، از غرب گرفته تا جنوب را زیر پا نهاده بود و هر بار که از جبهه برمی گشت، خود را ملامت می کردکه چرا نتوانسته است همانند هم رزمایش به فیض شهادت نائل شود وحتی به یکی از رفقایش گفته بود: یاران همه رفتندخاک برسر ما که لایق نبودیم به شهادت برسیم. بعد از چند بار رفتن وبرگشتن از جبهه در کنکور دانشگاه شرکت نمود. دانشجوي سال دوم رشته امور دام بود كه حس كرد جبهه بيشتر به لو نياز دارد؛ فلذا کتاب و جزوات درسش را بوسيد و كنار گذاشت مجبی عارفی و عاشقی بود خالص، عارفی بود که عاشقانه با خدایش رازو نیاز می کرد، عاشق خدا بودن را در خدمت به مردم و جهاد در راه خدا می دانست و بالاخره در تاریخ 19/11/64 در عملیات والفجر هشت در اروند به شهادت رسید.
شهید مجتبی مداح علاوه بر درس به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و ورزشی علاقه بسیار داشت. و این امور را در زندگی خیلی مهم میدانست به طوری که در امر ورزش مخصوصا کشتی گیری مهارت ها و مدال های بسیاری کسب کرده بود و دراین امر زبانزد دوستان خویش بود.