شهید در تاریخ 1338/11/1 در روستای کرتیلان دیده به جهان گشود. در سایه پدری مهربان و دلسوز و مؤمن و مادری مهربان و پاکدامن و آزاده و معتقد پرورش یافت.
مشکلات مالی زندگی او و خانواده را مجبور به مهاجرت به روستای دیگری کرد.
با گذراندن دوره خردسالی وارد دبستان شد و در کنار درس هرگز کمک به دست های زحمتکش پدر را از یاد نبرد.
بعد از اتمام دوره ابتدایی، عشق به یادگیری او را روانه شهر تهران کرد تا در کنار برادر بزرگترش پله های ترقی را به سوی آینده بگذراند.
سه سال در تهران زندگی کرد و بعد از آن به همراه برادر راهی اراک شد و تحصیلاتش را آنجا ادامه داد و موفق به دریافت مدرک دیپلم شد.
بعد از آن در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته مکانیک دانشگاه زاهدان قبول شد و این بار راهی زاهدان شد تا درس بخواند.
در مراسم نماز جمعه و مراسم دعای کمیل و در راهپیمایی ها شرکت داشته و در مسائل سیاسی و در زمینه ورزش هم فعالیت داشتند.
دوران دانشجویی شهید مصادف شد با انقلاب اسلامی ایران. ذهن او که به راستی حق و باطل را خوب تشخیص داده بود او را به صفوف مبارزه کشانید.
او سال دوم تحصیل را می گذراند که کلیه دانشجوهای کشور کلاس های خود را تعطیل کردند.
روحیه مبارز این دانشجو آرام ننشست و سپس وارد جهاد سازندگی شد تا از این راه به مردم سرزمینش خدمت کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران او راهی اراک شد و به هیئت 7 نفری آزادشهر پیوست.
عاشقانه به روستاها سفر می کرد و به مردم در بهبود کارهایشان کمک می کرد.
با شروع جنگ تحمیلی این جوان مبارز و آگاه در دوره های آموزشی بسیج اراک و پادگان امام حسین(ع) تهران عازم و آماده رفتن به جبهه ها شد.
همواره به خاطر پدر و مادرش از خداوند تشکر می کرد و خدا را شکر می کرد و می گفت: خدا را شکر که اگر شهید شوم پدر و مادرم تحمل دارند چرا که مکتب اسلام را می شناساند.
سرانجام این جوان نمونه در تاریخ 1365/5/5هنگام باز پس گیری عاشقانه به سوی معبود پرواز کرد.