عباس حاجي وند
نام پدر : علي اصغر
دانشگاه : مركز تربيت معلم شهيد مطهري بروجرد
مقطع تحصيلي : كارداني
رشته تحصيلي : تربيت معلم
مكان تولد : ازنا (لرستان)
تاريخ تولد : 1344
تاريخ شهادت : 1365/02/29
مكان شهادت : حاج عمران
عمليات : مقابله با تك عراق

دانشجوی شهید عباس حاجی وند در یکی از خانواده های تهی دست و مذهبی و متعصب نسبت به اسلام در سال 1344 در شهرستان دورود دیده به جهان گشود اخلاق وی نسبت به برادران و خواهرانش بسیار حاکی از عطوفت و مهربانی بود و همیشه خودش را در برابر آن ها مسئول می دید و سعی می کرد روح آن ها را نسبت به دین، مسجد و نماز جماعت و عزاداری حضرت سیدالشهداء انس دهد. شهید از همان اوایل کودکی علاقه فراوانی به قرآن و مذهب داشت او فعالیت هایی چون به پایداری ایام الله و برگزاری نمایشگاه و ... داشت.

امام امت را دوست می داشت در هر سخنرانی هرگاه نام او را می آوردند لذت می برد. اخلاق وی در خارج از محیط خانواده،حسن خلق و پرتو نور خدایی که در چهره اش و استعداد بی نظیری که در درونش، زور و قدرت خدایی که در بازوانش و افتادگی و تواضعی که نسبت به دوستان و برادران مسلمانش داشت همه را مجذوب خود می کرد. به تلاوت قرآن مجید و قرائت کردن آن علاقه بی نظیری داشت و در هر فرصتی قرآن را با صدای زیبایش قرائت می کرد. سر وقت نمازش را می خواند علاوه بر ماه مبارک رمضان روزه می گرفت. شرکت در مراسم نماز جمعه، فعالیت های مذهبی، حضور مداوم در راهپیمایی ها و انجام دادن فعالیت های ورزشی خصوصاً وزنه برداری از فعالیت های شهید بود.

خواندن نوحه و بردن علم سیدالشهداء را در ماه محرم دوست داشت. کم حرف و بی ادعا و احساس حقارت شدیدی می کرد. دوران ابتدایی تا دبیرستان را در شهرستان ازنا گذرانید پس از گرفتن مدرک دیپلم در امتحانات کنکور دانشگاهی شرکت کرد و با رتبه بالا، قبولی را کسب کرد در دانشگاه آزاد هم قبولی را نصیب خود کرد ولی علت های گوناگون باعث شد که او منصرف بشود با در نظر گرفتن بودجه مالی و دارا بودن شانزده سرعائله ای که هنوز به حد بلوغ نرسیده بودند نتوانست به دانشگاه برود. هرچند که پدر و مادرش با این امر مخالفت کردند ولی او وضعیت خانواده را بهتر درک می کرد. مادرش می گفت ما سعی می کنیم تو را به دانشگاه بفرستیم ولی او می گفت شغل معلمی شغل مورد نظر من است شما نمی دانید چه اجر معنوی دارد شغل انبیاء را برگزیده ام، اگر خداوند یاری کند که از زیر این مسئولیت سنگین با موفقیت بیرون بیایم. پدرم و مادرم امام امت فرموده است تعلیم و تعلم عبادت است من می خواهم برای رضایت خدا کار کنم نه برای رضایت خودم مگر این پزشکان، مهندسان، قاضیان، روحانیان که در رأس کار هستند و برای جامعه اسلامی کار می کنند از کجا درس گرفته اند؟ با درک اصل موضوع؛ مسائل برای شما روشن خواهد شد. او پس از رفتن به دانشسرای تربیت معلم بروجرد و گذراندن دو سال تدریس و درس خواندن به علت اخلاق و رفتار و ایمان و افتادگی و تواضع نمودن و قدرت خدایی او همه دوستش داشتند او در تربیت معلم اذان می گفت قرآن قرائت می کرد و گاهی هم پیش نماز بود. با این وجود خودش را خیلی حقیر و کوچک نسبت به دوستانش می دانست ولی کسانی که او را می شناختند برای او ارزش بالایی قائل بودند او به وسیله ورزش کردن جسم پاک و بدون گناهش را تقویت می کرد و بعد خون پاکش را هدیه به مجروحین جنگ می کرد او می گفت بهترین لحظه زندگی من موقعی است که در سنگر جهاد مشغول مبارزه با کفار باشم و بهترین لحظه زندگی من این است که خون خودم را تقدیم به جانبازان و جسم و جان خودم را نثار این راه مقدس کنم و شهادت را نصیب خودم کنم. او هرچند وضع مالی اش خوب نبود ولی به مستمندان کمک می کرد همیشه دم از جبهه و جهاد در راه خدا می زد. ورد زبانش امام امت بود هرکس که با او می نشست نسبت به جمهوری اسلامی او را راهنمایی می کرد و او را در برابر امام امتش و جهاد در راه خدا مسئول می دید با در نظر گرفتن اخلاق و رفتار و تحصیلش و ... او علاقه شدیدی به ورزش کردن داشت او پس از گذراندن زمانی کم پیشرفت چشمگیری در ورزش رزمی تکواندو کرد ولی به دلایلی دنباله آن را نگرفت. به رشته وزنه برداری پیوست پس از گذشتن 4 سال فعالیت و تلاش مقام نخست در استان لرستان را کسب کرد. هیچ موقع قهقهه نمی کرد بلکه تبسم می کرد. می گفت هر کس که بداند که او را جهان آخرتی و روز حساب و کتابی هست بداند که او را پس از مردن در گورستان تنهایی خاک می کنند هیچ وقت نمی خندد همین طوری که استاد سخن علی (ع) فرموده است من در عجب هستم از آن کسی که می داند خواهد مرد و برای او روز حساب و جزای اخروی هست، او را به زیر خروارها خاک خواهند کرد و آن وقت بخندد. آفرین آفرین بر چنین فردی که ماندن در پشت جبهه و آسایش را رد کرد و به ندای هل من ناصر ینصرنی امام امت لبیک گفته و به جبهه حق عله باطل رفت و در عملیات حاج عمران شرکت نمود و پس از رشادت های زیاد به آرزوی دیرینه خود که همیشه در هر جا از آن می گفت رسید و به فیض شهادت نائل آمد.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.