شهید محمود بدیعی در 11فروردین 1341در یکی از روستاهای نطنز در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و بهار زندگیش را در میان بهار طبیعت آغاز نمود. در سال1342به همراه خانواده اش به تهران نقل مکان کرد. دوران ابتدائی خود را در دبستان معراج (هروفر)گذراند و بعد از گذراندن مقطع راهنمائی همزمان با صدای پر خروش انقلاب وارد دبیرستان شد و خود اولین هماهنگ کنندگان و منادیان حزب الله بود. همچنین از مؤسسین انجمن اسلامی دانش آموزان در دبیرستان شهید رجائی (دکتر شیمی) منطقه هفت بوده او به همراه دیگر یارانش که همه به فیض والای شهادت نائل آمدند. مناری اسلامی وکوبنده گروه های چپ و مخالف بخصوص منافقین در مدرسه بود. همزمان با فعالیت های انجمن اسلامی، در بسیج مسجد حجت ابن الحسن(ع) (خیابان سهرودی) فعالیت مستمر داشتند و با شروع جنگ تحمیلی و فارغ التحصیل شدن از دبیرستان وکسب دیپلم ریاضی فیزیک با معدل قابل توجهی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردیدند.
ایشان در عملیات های مختلف فتح المبین، والفجر مقدماتی ویک، شکست حصر آبادان، بیت المقدس و آزادی خرمشهر شرکت داشتند که در عملیات آزادی خرمشهر از ناحیه صورت مجروح شدند. و به نقل از همرزمانش بدون توجه به این جراحت درادامه این عملیات شرکت نمود، تا اینکه بر اثر ترکش نارنجک از ناحیه بازوی راست مجروح شد و بنابراين ایشان را به بیمارستان قم انتقال دادند و بعد از بستری شدن و بهبودی نسبی به تهران منتقل شد و خانواده اش نیز از مجروحیت مطلع شدند.
البته لازم به ذکراست که در فاصله بین اعزام های در طول مدت مرخصی، در بسیج پایگاه مسجد حسینی و مسجد حجت ابن الحسن(ع) فعالیت داشت و در کراهای مغازه نیز به پدرش کمک می نمود.
با بالا گرفتن درگیری های اسرائیل با لبنان و در خواست اعزام نیرو به جنوب لبنان و سوریه با اولین گروه های اعزامی به سوریه عزیمت نمود و مدت چهار ماه در جوار حرم مطهر حضرت زینب(س) درخدمت سپاه بود و با آنها مي كرد.
بعد از بازگشت از سوریه جهت خدمت سربازی در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام آمادگی کرد و تمامی دوران خدمت را نیز درجبهه گذراند و به همین علت لشکر مربوطه تقدیر نامه ای دریافت کرد. بعد از اتمام خدمت سربازی مجدد در لباس بسیج عازم جبهه های نبرد شد، و در عملیات خیبر و آزادی جزایر مجنون شرکت نمود.
ایشان در سال 1364در رشته مهندسی کامپیوتر – نرم افزار دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد و بعد از ثبت نام و شروع ترم اول مجدد به جبهه رفت، درعملیات والفجر هشت شرکت نمود و در منطقه فاو در قسمتی از خط که انتهای خاکریز ها محسوب می شد با یک دسته از بچه های جان برکف بسیج در پاتک سنگین با مقاومت و جانفشانی از پیشروی یک گردان تا دندان مسلح دشمن که قصد دور زدن خاکریزها را داشتند تا بتوانند نیروهای ایران را قیچی نمایند جلوگیری نمودند و تا زمانی که نیروی کمکی به آن منطقه برسد(حدود 5ساعت) در مقابل دشمن استقامت کردند.
نهایتاً در تاریخ 65/1/31 در عملیات والفجر9 روی خاکریز پشت تیربار درحال ستیز با دشمن به علت اصابت گلوله در سردر منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
مراسم تشییع پیکر مطهرش درروز 1365/2/5همزمان با میلاد باسعادت مولایش حجت ابن الحسن(عج)برگزار گردید ودر قطعه 26بهشت زهرا درکنار دیگر عزیزان به خاک سپرده شد.