عباسعلي حميدي
نام پدر : رضا
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : زبان و ادبيات عرب
مكان تولد : نجف آباد (اصفهان)
تاريخ تولد : 1337/10/22
تاريخ شهادت : 1365/10/04
مكان شهادت : خرمشهر
عمليات : كربلاي 4

سوّمین فرزند خانوادۀ آقای رضا حمیدی، 22 دی‌ماه 1337 در نجف‌آباد دیده به جهان گشود. والدین نام عباسعلی را برایش برگزیدند. در دامان پدر و مادرش پرورش یافت؛ راه و رسم زندگی را آموخت و با قرآن مأنوس گشت. دوران تحصیل را پشت سرگذاشت تا اینکه در امتحان ورودی دانشگاه اصفهان در رشتۀ فیزیک پذیرفته شد. در کنار درس خواندن، به مطالعۀ کتب مختلف از جمله کتاب‌های شهید مطهری و نهج‌البلاغه بسیار اهمیت می‌داد. واجبات دین را بدون لحظه‌ای غفلت انجام داده و تا می‌توانست نمازش را به جماعت به‌جا می‌آورد.

بعد از دو سال تحصیل در این رشته، با شعله‌ور شدن تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم طاغوت در این عرصه حضوری فعال داشت؛ چرا که به مردم کشورش عشق می‌ورزید و در رابطه با مسائل جامعه‌اش بی‌تفاوت نبود. پس از وقوع انقلاب فرهنگی ایشان رشته‌اش را به ادبیات عربی تغییر داد. چون به زبان عربی تسلط کامل داشت، به ترجمۀ دعای ابوحمزه در مفاتیح روی آورد. برای آنکه روی پاهای خودش بایستد در کنار درس خواندن به حرفۀ آزاد- بنایی روی آورد و لحظه‌ای را به بطالت و بیهودگی نمی‌گذراند.

از غیبت روی گردان و از حرف و سخن ناحق بیزار بود. از طریق همسر یکی از دوستانش با همسرش در دانشگاه آشنا شد. ملاک‌های ایشان برای ازدواج عفت و پاک‌دامن بودن همسرش بود که ایشان نیز از این خصایص بهرۀ کامل می‌بردند به همین دلیل او را به همسری برگزید و به صورت ساده و سنتی با هم ازدواج کردند.

در روز عقد خود به مهمان‌ها کتاب‌های شهید مطهری هدیه داد و برای بچه‌ها هم کتاب‌های کودکانه خریداری کرده بود.

در راستای ادامۀ اهداف والایش به عضویت بسیج در آمد و در این عرصه خالصانه فعالیت داشت.

مدتی از زندگی مشرک‌شان نگذشته بود که صاحب فرزند دختری شد. بابت این لطف خداوند را شاکر بود. نام فرزندش را از کلام الله مجید انتخاب کرد. (با باز کردن قرآن سوره فجر آیه‌ی « ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً » روبه‌روی دیدگانش قرارگرفت و او نیز نام راضیه را برگزید.) فرزند دوم ایشان هم دختر بود که در هرچه بهتر تربیت کردن آن‌ها از همان دوران کودکی دقت داشت.

وقتی کشور و مردمش مورد حملۀ دشمن بعثی قرار گرفتند، به فرمان رهبرش لبیک گفت، لباس رزم پوشید و به عضویت سپاه در آمد تا برای دفاع از سرزمین مادری‌اش آماده شود. برای حضور در جبهۀ حق علیه باطل با رها کردن درس و دانشگاه، بدون لحظه‌ای درنگ رهسپار آن مناطق شد. در این عرصه ابتدا مسئولیت آر‌پی‌جی‌زن را برعهده گرفته بود که می‌توان از ایشان به عنوان یکی از بهترین‌ها در این مهم یاد نمود. با حضور در عمیلات خیبر مجروح شد؛ ولی بعد از بهبودی نسبی دوباره به میادین جنگی بازگشت؛ چرا که جبهه‌های نبرد به حضور دلاورانی چون این عزیز نیاز داشت. سپس در لشکر 8 نجف ‌اشرف مسئولیت فرماندۀ گروهان پیاده را بر عهده گرفت. همیشه خدای یکتا را سپاس می‌گفت که نور حقانیت رسالت حضرت ختمی مرتبت‌(ص) را بر دلش تابانده و قلبش ولایت مولای متقیان و یازده معصوم به حق را گواهی داده است. خرسند بود از اینکه سربازی خمینی کبیر را به جان خریده است. به گفتۀ دوستان و هم‌رزمانش شجاعت‌ها به خرج داد و رشادت‌ها برجا گذاشت؛ امّا خود هیچ‌گاه از کارهایش در جبهه سخنی بر زبان نیاورد که این نشان از تواضع و فروتنی این بزرگوار بود.

در تمام مدت شش سال زندگی مشرکش بیشتر وقت خود را یا در جبهه و یا در سپاه پاسداران سر کرد، با این حال هیچ‌گاه از همسر و دو دختر خردسالش غافل نشد. به آن‌ها عشق می‌ورزید و همسر مهربان و فداکارش را در امر تعلیم و تعلّم دعوت می‌کرد. با درک والایش هرگاه که همسرش برای انجام امور منزل به کمک نیاز داشت، به یاری ایشان می‌شتافت. در مسائل مربوط به حلال و حرام دقت و تأکید خاصی می‌ورزید. در نیمه‌های شب همسرش را بیدار می‌کرد و با یکدیگر نماز شب می‌خواندند و خود تا پاسی از شب با معبودش راز و نیاز می‌کرد.

همواره جویای احوال خانوادۀ دوستان شهیدش می‌شد. در جبهه‌های جنوب مردانه ایستادگی کرد و جنگید تا در چهارمین روز از دی‌ماه 1365 در عملیات کربلای 4 در ام‌الرصاص بر اثر اصابت گلوله به سر، در‌حالی‌که تنها بیست و چهار روز تا آغاز بیست و نه سالگی فاصله داشت به مقام رفیع شهادت نائل گشت.

جسم گلگونش بعد از بازگشت به زادگاه در بین تشییع باشکوه مردم شهیدپرور، کنار دیگر شهیدان آرام گرفت و به ابدیت پیوست.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.