ناصر حسيني
نام پدر : رضا
دانشگاه : دانشكده فني شهيد مهاجر اصفهان
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : تاسيسات
مكان تولد : اصفهان (اصفهان)
تاريخ تولد : 1346/09/20
تاريخ شهادت : 22 / 03 /1367
مكان شهادت : شلمچه
عمليات : بيت المقدس 7

شهید ناصر حسینی فرزند مرحوم استاد رضاحسینی در بیستم آذر ماه 1346در خانواده ای مذهبی دراصفهان پایه عرصه حیات نهاد. دوران طفولیت خود را با عشق ومحبت خانوادگی پشت سر نهاده و از آن پس قدم به دبستان گذارد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در اصفهان طی کرده و جهت ادامه تحصیل با هوش و استعداد خاصی که داشتدر هنرستان شهید دکتر مصطفی چمران در رشته برق ثبت نام نمود. از نوجوانی فردی بود ذاتاً خود ساخته و سرشار ارز تقوی و ایمان و با اخلاقی پسندیده ونیکو. اخلاق وتقوی ناصر از وی درمیان خانواده و یارانش شخصیتی وارسته ساخته بود به طوری که او در تمام ابعاد برای همگان الگو بود. آغاز رشد سیاسی-مذهبی اواز دوران نوجوانی همراه با ظهور انقلاب اسلامی بود و از آن هنگامی که وارد هنرستان شد با فعالیت های چشمگیر خود در رابطه با بالابردن فرهنگ سیاسی مذهبی دانش آموزان در هنرستان گام همت را بلند برداشت و با زحمات شبانه روزی در میان بچه ها و انجمن اسلامی جوی معنوی و اسلامی را درمدرسه حاکم نمود و در ارشاد افراد منحرف چنان مهارت و جاذبه ای داشت که همه را از اعمال ناشایست باز داشته و به طرف خود جذب می نمود او با توجه به اینکه دوران تحصیلات متوسطه اش با توام با جنگ تحمیلی بود در عین حالیکه تحصیل می کرد و جزو افراد ممتاز هم قرار داشت، یک بسیجی عاشق و یار مخلص حضرت امام که در تمام صحنه های انقلاب پیشتاز بوده و در طی تحصیلاتش به جبهه هم می رفت. شهید ناصر با توجه به اینکه در دوران تحصیلات متوسطه از نعمت سرپرستی پدرش محروم شد و مشکلات فراوان خانوادگی به طرفش هجوم آوردند دست از جبهه و جنگ و فعالیت های مذهبی وسیاسی خود نه تنها دست بر نداشت بلکه به آنها افزود. نه تنها در امور واجبات شرعی به خصوص امر به معروف و نهی از منکر بسیار مصمم بود بلکه در امور مستحبات دینی هم بسیار مقید بود نماز شب و نماز جمعه او ترک نمی شد. روزهای دوشنبه و پنج شنبه را هم چون پیامبر روزه می گرفت و شبهای جمعه در جلسات قرآن که خود بنیان گذار آن بود و در منزل خود شهید یا دوستانش برقرار می شد فعالانه شرکت کرده و سرپرستی این جلسات باشکوه به عهده خود وی بود وپس از اتمام جلسه خود را ملزم می دانست به زیارت قبور شهدا برود و دعای کمیل برپاداشته و خدای خود راز ونیاز کند و از او طلب شهادت می کرد او یک مقدس مآب نبود بلکه زندگی او سراسر جهاد و عبادت در راه خداوند بود. شهید عزیزمان در انتخاب دوست ویار بسیار محطاط و دقیق عمل می کرد و همه کس را یار خود نمی دانست و برای یاران خود از تمام جوانب الگو و رهبر می بود ویاران، وی را معلم اخلاق والگوی خویش می دانستند به طوری که شهادت او در میان یارانش خلع بسیار بزرگی ایجاد نمود و برای آنها سخت ترین و عظیم ترین حادثه عمرشان بود. شهید ناصر حسینی علم را همواره مد نظر داشت و با قبولی کنکور در سال 65 علی رغم علاقه به حضور در جبهه و بسیج در سنگر دانشگاه (آموزشکده فنی شهید محسن مهاجر-اصفهان در رشته تاسیسات) به تحصیلات خود ادامه داد. او در مدتی که در دانشگاه بود با اخلاق و رفتار نیکو الگویی از یک حزب اللهی واقعی شدکه دانشجویان سخت تحت تاثیر قرار داد، به گونه ای که همه او را اسوه تقوا و اخلاق اسلامی می دانستند. ناصر هیچ گاه در برابر دشمنان اخم نمی کرد و سیمای ملکوتی اش به دیگران آرامش می بخشید و در حقیقت مصداق کامل این سخن مولای متقیان علی(ع) بود که می فرمایند: "كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ" یعنی مردم را نه تنها با زبان بلکه با همه وجودتان به سوی خدا و حقیقت بخوانید و این گفته همیشه زبانزد او بود که جنگ با کفر باید سر لوحه همه کارها باشد ودرس و زندگی هدف فرعی در کنار آن. با این تفکر بود که برای روز دوشنبه دوازدهم اردیبهشت مصادف با پانزدهم رمضان المبارک سال67با توجه به اینکه در حساس ترین زمان درسش بود ولی چون جهاد را همچون سردارش حسین(ع) واجب تر و مهم تر همه امور می دانست و با لبیک به هل من ناصر امامش تصمیم رفتن به جبهه جهاد گرفت و چون خصلت او این بود که همیشه سخت ترین و دشوارترین کارها را در راه خدا انجام دهد. هرگاه به جبهه و جهاد می رفت فقط به گردان پیاده راهی میب شد چرا که از افراد خط شکن و پیش از جهاد و جنگ باشد بر این اساس بود که این بارهم به گردان امام رضا(ع) از لشگر مقدس امام حسین (ع)رفت ودر آنجا به فعالیت ومهیا شدن بای مقابله با کفار بعثی پرداخت، او که اخلاق و تقوایش در همه جا همگان را فریفته خود می کرد در جبهه هم با اخلاق حسنه خود و راهنمایی هایش همه همرزمانش را شیفته خود کرده بود و آنها او را معلم و سردار خود می دانستند. ناصر اسطوره ای از ایمان و فداکاری بود که در جبهه شبها زاهدی بود که نمازش شبش ترک نشده و صدای مناجات و گریه های نیمه شب او که از خوف خدا و از برای طلب شهادت بود به گوش ملائکه می رسید و آنها با وی هم آوا می شدند و روز با صدای غرش اسلحه او و شجاعت و رشادت وی دشمنان را به لرزه می انداخت. او که تمام عمرش سراسر مبارزه با نفس داخلی و کفر خارجی بود در جبهه همچون مولایش علی(ع) سرداری بود قهرمان و شجاع که هیچ گاه در صحنه پیکار ترسی به خود راه نداد و جمجمه اش را به معبودش عاریه می داد. اوکه درتاریخ یکشنبه 22/3/67 آخرین لحظات ملکوتی خود را طی می کرد و خود را برای رفتن به عملیات بیت المقدس 7 که درهمان شب انجام می گرفت آماده می کرد. اوکه همیشه حالاتش عرفانی بود در آن لحظات هزاران برابر شده و چهره اش نمایانگر ملکوتی شدن او بود. درآن لحظات سر از پا نمی شناخت و آنقدر از رفتن به عملیات خوشحال بود که خنده حتی یک لحظه از لبانش ناپدید نمی شدگویی وصال یار برایش نمایان بود گویی که او می دانست سیدالشهدا منتظرش می باشد، کمی قبل از شروع عملیات وی که رزمندگان به خاطر صفا و اخلاق وتقوایش بسیار دوستش می داشتند و محترمش می شمردند دعای توسل را برای آنان با صوت دلنشین خواند و گام های خود و همرزمانش را با یاد خدا و ائمه اطهار استوارتر نمود. سرانجام ناصر درصبح روز بعد از عملیات پس از پیکاری شدید با بعثیون کافر در ساعت 30/11صبح دوشنبه 23خرداد 67 ندای معبودش را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خود رسید و به لقاالله رسید و به راستی که خداوند فقط اولیای خود را به نزد خود می خواند.



نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.