علی اصغر کامرانی در سال1336 در خانواده ای با ایمان و زحمتکش در شهر شهید پرور نجف آباد پا به عرصه وجود نهاد. پس از طی دوران کودکی وارد دبستان شد و با جدیت و شوق فراوان به تحصیل پرداخت. دوران دبستان را با کار و فعالیت زیاد در کنار مدرسه تمام نمود و وارد دبیرستان گردید که در این مقطع تحصیلی علاوه بر درس خواندن برای امرار معاش و هزینه مدرسه قالیبافی می کرد و هر شب تا صبح درس می خواند و صبح ها قبل از اینکه به مدرسه برود دو رج قالی می بافت و بعد به مدرسه می رفت. شهید کامرانی در حین تحصیل به خود سازی وجود خویش نیز می پرداخت تا بتواند فردی مفید برای اسلام و جامعه خویش باشد . وی درسال 1365دوران دبیرستان را در رشته ریاضی به پایان رساند پس از اخذ دیپلم با موفقیت وارد دانشگاه تربیت معلم گردید و چون دوره دانشگاهی او در اوایل انقلاب بود دست به فعالیت های چشمگیری در دانشگاه در سال 1356می زد که یکی از بارزترین آنها بر پایی نماز جماعت در دانشگاه بود . بعد از سه سال درس خواندن در دانشگاه در سال1359 به خاطر جنگ وارد سپاه شد تا بتواند گامی دیگر برای حفظ دستاورد های انقلاب انجام دهد و ابتدا به جبهه های جنوب رفت وبعد از شرکت در چند عملیات نیاز به حضور خود را در کردستان بیشتر احساس می کرد روانه آن دیار شد و در کردستان در کار های مربوط به گشت های سپاه با منافقین و کوموله شرکت می کرد ولی چون در منطقه های کردستان فعالیت زیادی را انجام میداد و با مردمد آنجا آشنا شده بود همسر خود را هم به کردستان برد تا با خیال آسوده بتواند به فعالیت های خود ادامه بدهد در تاریخ 29/12/ 61هنگامی که از مریوان عازم شهر محل سکونت فرمانده سپاه مریوان بود در راه کمین ضد انقلاب و کوموله افتاد و چون حاضر به اسارت نشده بود لذا او را به شهادت رسانده و اتومبیل او را به آتش کشیدند از این شهید عزیز دختری به نام فهیمه به یادگار مانده است.