شهید محمد مولوی درسال1341به دنیا آمد. کلبه کوچک پدر ومادرش را که با خشت وگل ساخته شده بود به نور مجال خود روشن نمود. وی از اوایل نوجوانی با قرآن آشنا شد و چون در خانواده کشاورز به دنیا آمده بود باید در کشاورزی به پدر و مادر کمک می کرد صبح قبل از رفتن به مدرسه و بعداز ظهر بعداز مدرسه به پدرش کمک می کرد. مقطع راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند شهید بسیار فعال بود و در میان درس و کار کشاورزی کتاب های دیگری هم از جاهای مختلف تهیه می کرد و می خواند و هیچ وقت بیکار نبود و چون درک کرده بود که اگر بخواهد درس بخواند باید در خانه کوشش بیشتری کند در میان تمام کارها قالیبافی را هم شروع می کند و در ضمن نوارهای مذهبی را به آن مواقعی که قالیبافی انجام می دهد گوش می دهد. و در تمام نمازهای جماعت شرکت می نمود و نماز و واجبات را ترک نمی کرد.
وقتی که دردبیرستان درس می خواند دبیرستان مختلط بود بعضی از مواقع از معلمین خوک صفت و از زمانه شکایت می کرد و آنها را پست می شمرد. روح انقلاب در این منطقه رسوخ می کرد. درخیابان، کوچه، خانه در شب نشینیها و به ثمر رساندن انقلاب کوشش می کرد تا اینکه در22بهمن 1357 انقلاب به ثمر رسید وی تمام وقت در بسیج مسجد بود تا اینکه ازدبیرستان فاغ التحصیل شد.
شهید جزو اولین گروهی بود که به جبهه اعزام شد ولی به واسطه وجودداشتن منافقین درجبهه های جنگ از رفتن آنها به جبهه های جنوب جلوگیری می نمودند وبه کردستان اعزام کردند وی چهار ماه در کردستان انجام وظیفه کرد زمانیکه از کردستان آمد مراکز تربیت معلم دانشجو می پذیرفت واو کنکور شرکت نمود و قبول شد و وارد رشته تربیت معلم شهید رجایی در اصفهان گردید و سال اول را با موفقیت به پایان رسانید.
دوباره به جبهه رفت و در عملیات محرم در منطقه عین خوش درسال 61 به شهادت رسید.