شهيد سعيد مقدس درسال 1348 درخانواده اي متدين و بي آلايش دراصفهان ديده به جهان گشود و درآغوش پرمهر مادر بزرگ شد. شهيد از همان اوان كودكي داراي نبوغ خاصي بود و از هوش خدادادي و سرشاري برخوردار بود. وي دوران ابتدايي را در خرمشهر به پايان برد و به خاطر هجوم بعثيون به همراه خانواده مجبور به ترك خرمشهر شد و به فرخ شهر هجرت كرد، به محض رسيدن فوراً با ثبت نام درمدرسه راهنمايي مدرس به درس خود ادامه مي دهد و تدريجاً سطح آگاهي او نسبت به مسائل، روزبه روز رشد مي كرد.
بعد از اتمام دوران تحصيلات راهنمايي وارد هنرستان شهيد چهرازي شد و با جديت تمام درس خواند و به واسطه همين درس خواندن دربين دانش آموزان رتبه هاي مهمي كسب مي كرد و يك بار هم از طرف آموزش و پرورش تشويق نامه اي دريافت كرد.
شهيد سعيد مقدس با بهره گيري صحيح از مكارم اخلاقي اسلام پيوسته افراد را مجذوب خود مي ساخت، حسن خلق را درتكميل ايمان بسيار سهيم مي شمرد و همواره از تكبر و خودپسندي دوري مي جست و در كنار همه اين فضائل درخود تعلقي خاص به روحانيت مبارز احساس مي كرد و همين تعلق آگاهانه او را وا مي داشت كه با دشمنان اسلام وانقلاب برخوردهايي كوبنده و قاطعانه داشته باشد. شهيد مقدس با پايبندي شگفت انگيزي خود را ملزم به ادامه دادن راه شهدا مي دانست و به واسطه اين با ثبت نام در بسيج به آموزش نظامي رفت و پس از پايان دوره در سال 65 به اتفاق برادران بسيجي دلاور راهي جبهه هاي نبرد مي شود. درهمان زمان عمليات كربلاي 5 آغاز مي شود و شهيد درآن عمليات زخمي مي شود و پس از زخمي شدن به بيمارستان و پس از بهبودي به منزل آمد.
پس از اخذ ديپلم درآزمون ورودي به دانشگاه ثبت نام كرد و در رشته مهندسي قبول شد و در دانشگاه اصفهان ثبت نام كرد. يك ماه از ورود به دانشگاه مي گذشت اما همچنان درسرش شوق جبهه بود و يك لحظه آرام نمي يافت تا بالاخره به اتفاق ديگر برادران بسيجي عازم جبهه مي شود و در عمليات پيروزمند والفجر10 در كوههاي سربه فلك كشيده شميران درفصل زمستان درتاريخ 66/12/23 روحش قفس تن را شكست و به ملكوت اعلي پيوست و به درجه رفيع شهادت نائل گشت.
