معلم و جهادگر شهید، علی نادعلی در سال ۱۳۳۷ در خانواده ای مومن و مذهبی دیده به جهان گشود. علی دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و این دوران برای او دوران سازندگی و رشد فکری و آگاهی های سیاسی و مذهبی بود. او در دوران دبیرستان که هم زمان با آغاز انقلاب اسلامی بود، به همراه دیگر دانش آموزان وقت خود را صرف مبارزه و جهاد با رژیم پهلوی می کرد و همواره در راهپیمایی ها و پخش و توزیع پیام های امام نقش داشت.
دوران تحصیل وی در دانشگاه، هم زمان بود با غوغای گروهک ها و ضد انقلاب داخلی که شهید نادعلی در سنگر مبارزه بر علیه این جرثومه های فساد نقش فعالی داشت و از مخالفان سرسخت بنی صدر و منافقان در محیط دانشگاه بود.
او که طعم سختی و محرومیت را چشیده بود و با اسلام و مبانی اصیل آن که اکنون در امام و روحانیت تجلی یافته بود، آشنایی داشت، در برابر انحراف گروه های مخالف قیام می کرد و همواره مدافع امام و انقلاب در برابر دشمنان بود و وقت خود را صرف انقلاب و خدمت به محرومان کرده بود.
او در اوایل تشکیل جهاد سازندگی، مدتی در این نهاد مشغول به کار شد و به دنبال تجاوز رژیم ددمنش بعث به مرزهای میهن اسلامی ، لباس رزم بر تن کرد و به صفوف مستحکم دریا دلان بسیج پیوست. علی بارها به جبهه رفت و در چندین عملیات شرکت کرد و یک بار هم مجروح شد اما، جبهه و سنگر و دفاع از اسلام و ایران را رها نکرد. علی در کنار حضور در جبهه و جنگ، وظیفه اصلی خود را که خدمت به انقلاب و نظام در سنگر مدرسه بود فراموش نکرد. او به راستی معلم انقلاب بود و در رشد و تربیت فرزندان اسلامی ایران کوشید. علی که خود را مدیون انقلاب و خون شهیدان می دانست، احساس مسئولیت می کرد و مبارزه و تدریس را وظیفه خود می دانست و می گفت که باید برای حفظ و حراست این انقلاب همیشه بکوشیم تا در آن جهان مورد مواخذه قرار نگیریم. سرانجام شهید نادعلی برای چندمین بار به منطقه عملیاتی والفجر ۱۰ اعزام شد و در همین عملیات بود که سیمرغ روحش در 67/1/06 پر گشود و در بی کران هستی ماوا گرفت و بدین ترتیب از بند خاک رها گردید.