سياوش رادمنش
نام پدر : كريم
دانشگاه : صنعتي اصفهان
مقطع تحصيلي : كارشناسي
رشته تحصيلي : مهندسي عمران
مكان تولد : فريدون (اصفهان)
تاريخ تولد : 1338/08/01
تاريخ شهادت : 1361/06/08
مكان شهادت : مريوان
عمليات : ترور توسط منافقين

شهید سیاوش رادمنش در تابستان 1338 در شهرستان فریدن اصفهان دیده به جهان گشود دوران کودکی را در شهر آبادان سپری ساخت و تحصیلاتش از دبستان زاینده رود آبادان شروع شد. پس از اتمام تحصیلات ابتدائی کلاس اول راهنمایی را نیز در مدرسه راهنمایی مازیار آبادان طی نمود در تابستان همان سال به اتفاق خانواده به زادگاه پدری یعنی اصفهان بازگشتند دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی فروغی به اتمام رساند و سپس برای ادامه تحصیل رشته ریاضی فیزیک را برگزید و در دبیرستان ادب گام نهاد در سال اول دبیرستان وی با توصیه چند تن از دوستان و آشنایان به دبیرستان نظام رفت اما از آن جایی که روحیات ارتش شاه با افکار پرخروش و روشن او مطابقت نداشت و تحمل بی عدالتی و ظلم های بی رویه سران ارتش طاغوت او را رنج می داد بعد از 22 ماه دیگر توانش به آخر رسید و استعفایش را تسلیم نمود و خانواده اش با پرداخت خسارتی که دانشکده مدعی بود او را از ستم سرای رژیم شاهنشاهی بیرون کشیدند وی پس از استعفایش پیوسته خدا را شکر می نمود و از اینکه توانسته بود از آن محیط خلاصی یابد بی نهایت خوشحال بود وی مجددا به دبیرستان ادب بازگشت و دوره تحصیلات متوسطه را نیز با موفقیت هر چه بیشتر به پایان رسانید از آن جایی که شخص مجد و کوشائی بود و پیوسته در انجام امور دنیوی و اخروی و تحصیل علم نهایت سعیش را می نمود بلافاصله پس از اخذ دیپلم در کنکور سراسری دانشگاه ها در دو رشته علوم بازرگانی و تجارت و مهندسی راه و ساختمان قبول شد ولی از آنجایی که او سازندگی را بر دیگر امور ترجیح می داد رشته مهندسی راه و ساختمان را برگزید و در دانشگاه کار اصفهان تحصیلات عالیه اش را آغاز نمود سال های آخر دوره دبیرستان و آغاز دوره دانشگاه مصادف با اوج مبارزات امت مسلمان ایران بود و او نیز چون سایر برادران و خواهران مسلمانش در صحنه های پرشکوه تظاهرات علیه رژیم دیکتاتوری شاه شرکت نمود.

بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، سياوش عاشقانه و مشتاقانه اسلام و انقلاب را در آغوش كشيد و به همراه برادران متعهد خويش در سنگر دانشگاه مجدداً به فعاليت پرداخت و در تشكيل انجمن اسلامي دانشگاه صنعتي اصفهان نقش عمده اي را ايفا نمود. مبارزات شهيد رادمنش همگام با تحصيل علم در دانشگاه و خارج از آن اوج گرفت. وي به همراه برادران متعهد خود در فعاليت هاي فرهنگي از جمله تبليغات براي رفراندوم جمهوري اسلامي و ديگر انتخابات، تشكيل نمايشگاه عكس، پوستر و كتاب در مدرسه راهنمايي كاشفي (شهيد سياوش رادمنش) به صورت فعال شركت نمود. پس از مدتي براي التيام درد دردمندان فعاليت در جهاد سازندگي را برگزيد و در جهاد سازندگي شهركرد و در دورافتاده ترين نقاط اين استان محروم مشغول به كار شد. با شروع جنگ تحميلي، او در مبارزه و جهاد پيشتاز گرديد و بلافاصله به همراه گروهي از برادران جهادگر به جبهه ايلام روانه شد. پس از اتمام مأموريت مجدداً به جهاد شهركرد برگشت. او معتقد بود، فرد انقلابي كسي است كه بيش از آنكه حرف بزند، عمل كند. همچنين در توصيف روحيه برادران رزمنده نوشته است:" من با ديدن رزمندگان اسلام، اين ايثارگران شهادت طلب روحيه مي گيرم". او كه روحانيت و معنويت جبهه ها را با تمام وجود حس مي كرد، جبهه ها را دانشگاه ناميده و اينطور مي نويسد: «جبهه هاي حق عليه باطل دانشگاه است؛ دانشگاهي كه در آن عشق تدريس مي شود و در آن درس ايثار، شهادت، گذشت و بردباري مي دهند.» هنوز چندي از مراجعت وي از جبهه ايلام نگذشته بود كه راهي تنگه چزابه شد و مجدداً پس از اتمام مأموريت به جهاد سازندگي شهركرد بازگشت. همزمان با ورود جنگ به مرحله جديد و آماده شدن طرح برنامه آزادسازي خرمشهر وي به سمت جنوب حركت نمود تا گمشده خود را در جبهه بيابد. به همين منظور به شلمچه رفت. با شروع عمليات فتح المبين، در پيشاپيش ديگر رزمندگان همراه با برادران جهاد گر، مسئوليت ساختن و آماده كردن خاكريزها را به عهده گرفت . او در عمليات فتح خرمشهر نقش مهمي داشت و از اولين كساني بود كه بر بام مسجد جامع خرمشهر نداي تكبير سر داد. سپس مأموريت يافت كه در مريوان به كمك رزمندگان بشتابد. وي در آنجا مسئوليت سنگرسازي جبهه ي غرب را به عهده گرفت و با تلاش و پشت گرمي خاصي طي دو ماه تلاش خالصانه به فعاليت هاي خود ادامه داد. در ساعت 5 /9 صبح روز 8/6/1361 به دليل عبور ماشين جهاد از روي ميني كه گروهك مزدور منافقان گذاشته بودند، ماشين از جا كنده مي شود و ناگهان انفجاري بزرگ رخ می دهند ! و فرياد الله اكبر، و او چون لاله اي در هشتم شهريور سال 1361 همزمان با سالگرد شهادت مظلومانه شهيدان رجائي و با هنر در جبهه ي غرب پرپر مي شود.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.