شهید محمدرضا ربانی درشهریور سال 1344 در روز ولادت باسعادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها درخانواده ای روحانی چشم به جهان گشود و در دامن پاک مادری از ذریه آن حضرت پرورش یافت و در سن 6 سالگی وارد دبستان شد و پس از طی کردن دوران دبستان و تحصیلات راهنمایی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی این دوران را هم به پایان رسانید روحیه ی مبارزه با ظلم و ستم او از همان کودکی موجب شده بود که در مدرسه به مبارزه علیه شاه معدوم برخیزد و بچه ها را آماده برای مبارزه بگرداند پس از پایان این دوره وارد دبیرستان صارمیه اصفهان شد و باعلاقه غیر قابل وصفی که به کسب علم و معرفت و دروس حوزوی داشت . همزمان با گذراندن دبیرستان در حوزه علمیه اصفهان مشغول به تحصیل علوم دینی شد و سپس در مدرسه امام محمد باقر قم مشغول به تحصیل شدند. دردوران دبیرستان باعضویت درانجمن اسلامی مبارزه با گروهک های محارب و ضد انقلاب و همچنین فعالیت های مذهبی و فرهنگی برای رشد جوانان شکل خاصی به خود گرفته بود تااینکه با شروع جنگ تحمیلی فورا به عضویت بسیج مستضعفان درآمد و باگذراندن دوره های آموزش رزمی آماده برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی شد و سپس به عنوان عضو شورای پایگاه مسجد رضوی اصفهان (شهیدباهنر ) انتخاب و مسئول تبلیغات این پایگاه شد . دربهارسال 1361 درعملیات فتح المبین شرکت نمود و چندین ماه بعد باز راهی جبهه شد و درعملیات محرم درصفوف مقدم جبهه حضور یافت و پس از آن درحالی که مشغول به تحصیل بود درجبهه هم حضور داشت و درعملیات های متعددی از قبیل خیبر (جزایر مجنون ) ، والفجر هشت (فاو) ، کربلای پنج (شلمچه) و بالاخره درآخرین عملیات نیروهای اسلام یعنی بیت المقدس هفت شرکت نمود و در همین عملیات به شهادت رسید.
طلبه ی مخلص محمّد رضا پس از به پایان رساندن دبیرستان بلافاصله باراهنمایی های دلسوزانه و مدبرانه پدر عزیزش و همچنین اشتیاق و علاقه ی خاص خودش برای ادامه تحصیل به شهرمقدس قم رفت و درآنجا مشغول به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم شد و در امتحانات ورود به دانشگاه شرکت کرده و با موفقیت در رشته علوم طبیعی وارد دانشگاه اصفهان گردید و همزمان در دو سنگر حوزه و دانشگاه مشغول به تحصیل بود . پاسدار رشید سپاه اسلام ، طلبه و دانشجوی شهید محمدرضا ربانی ، دو سنگر حوزه و جبهه نبرد را به هم پیوند داد و به سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع)اقتدا نمود و چون دیگر شهیدان به خیل اصحاب سید مظلومان پیوست و راه او را پیمود ، راه آموزگار بزرگ شهادت که الگو ی همه ی شیفتگان حریت و آزادگی است.
شهید ربّانی محب ائمه ی اطهار(ع) ، مرگ در راه خدا را بر زندگی ننگ آور ترجیح داد و با عشق به امام خویش شهادت را بقا دانست و آنرا آغاز حیاتی جاودانه . بی مهابا از کلاس درس حوزه و دانشگاه درتاریخ سوم ماه رمضان سال 1367 بازبان روزه بسوی سنگر عشق و فداکاری هجرت کرد و در مصاف با صدامیان به معبود خویش پیوست .
او در انجام واجبات و ترک محرمات بسیارکوشا بود و حتی به این مرحله از کمال رسیده بود که موفق به ترک مکروهات و انجام مستحبات بود و خواندن نماز اول وقت و نماز جماعت ازبارزترین خصوصیات او به شمار میرود چرا که در هر شرایطی نمازش را با جماعت و اول وقت می خواند و موقعی که صدای اذان به گوشش می رسید مشغول هرکاری بود رها میکرد تا این فریضه الهی را انجام دهد.
وی علاقه زیادی نسبت به قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت مخصوصاً حضرت زهرا سلام الله علیها و ذریّه او داشت که این دو امانت بزرگ رسول خدا(ص) میباشد و همچنین مقیّد به خواندن زیارت عاشورا وشرکت در مجالس عزاداری بود . و دوستان و نزدیکانش را به شرکت در این مجالس دعوت می نمود وعلاقه شدیدی به حضرت بقیة الله الاعظم داشت که به خواندن دعای ندبه و عهدنامه و دیگر زیارات آن حضرت بسیار اهمیت می داد و عنایات آن حضرت به این سربازشان تا مرز شهادت ایشان راهمراهی می کرد بطوریکه بنا به گفته خود شهید( درعالم رویا) در صحنه نبرد و درمعرکه جنگ حضرت دربین آنها بوده تا موقعی که به شهادت میرسد و سربر دامن آن حضرت میگذارد.
درعبادت شبانه بسیارکوشا بود. مقداری از شب را برای راز و نیاز با معبود خویش بیدار بود و به نماز شب و تلاوت قرآن مشغول بود درهر شرایطی نماز شب را ترک نمی کرد چرا که هیچ عارف و آدم بلند مرتبه ای را نمیتوان یافت که آنچه بدست آورده است از دولت بیداری شبها نبوده باشد.
یکی دیگر از صفات بارز ایشان علاقه شدید و احترام و اطاعت از والدین بود و در این باره به دیگران سفارش مینمود.
اوبه اولیای خدا وعلما مخصوصا به رهبرکبیرانقلاب بسیار علاقه داشت . دارای اخلاق و رفتار بسیار عالی بود و شادمانی و بشاشت در چهره او آشکار بود رفتار او نسبت به دیگران بزرگ و کوچک بسیار مؤدبانه و کریمانه بود و گذشته از صله رحم علاقه زیادی نسبت به خویشان ، اقوام و دوستانش داشت.
در صحنه پیکار با دشمن شجاع بود و برقلب دشمن یورش می آورد . در مقابل شدائد و سختیها مانند کوه استوار و پا برجا بود و صبر می کرد.
سرانجام این بسیجی پاک باخته در بعد از ظهر 23 خرداد 1367 در عملیات بیت المقدس هفت بعد از چندین ساعت نبرد سنگین با صدامیان در آن هوای گرم پس از انهدام یک تانک دشمن و چندین مزدور عراقی بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ در کربلای خونین شلمچه در سن بیست و سه سالگی از میان ما پر کشید و به ضیافت الهی باریافت .