عليمحمد در سال 1337 فرزندش احمد را در آغوش گرفت.دوران کودکي احمد در کوهپايه اصفهان سپري شد و تا سال اول دبيرستان در همانجا به تحصيل پرداخت.سپس به اصفهان مهاجرت نمود و در رشته راه و ساختمان هنرستان صنعتي تحصيلاتش را ادامه داد. در سال 1355 به مدرسه عالي ساختمان تهران رفت و همزمان با ورود به دانشکده با دانشجويان و استادان متعهد تماس گرفت.
مطالعه کتب ديني و بررسي مسائل سياسي او را بر آن داشت تا مردم زادگاهش را نسبت به مسائل روز آشنا سازد. به همين علت نوارهاي سخنراني امام در نجف و کتاب هاي دکتر شريعتي را به کوهپايه برد و بين دوستانش پخش نمود.
در ديماه سال 1356 فعاليتش را گسترش داد و در تاريخ 17/2/1357 به علت فعاليتهاي سياسي از دانشگاه اخراج گشت.ولي احمد باز هم در جلسات سخنراني در تهران شرکت کرد.
در تظاهراتهاي روزهاي سيزدهم آبان ماه، ششم و هشتم بهمن ماه 1357 و شانزدهم و هفدهم شهريور، بيست و يکم و بيست و دوم بهمن 1357 يوسفي فعالانه حاضر شد و بعد از پيروزي انقلاب به همراه برادران جهادسازندگي به کردستان رفت و در امر راهسازي خدمات ارزنده اي ايفاء نمود.پس از تعطيلي دانشگاهها در قسمت تدارکات سپاه به فعاليت پرداخت و در اسفندماه سال 1359 به جبهههاي جنوب رفت و در حمله دارخوئين از ناحيه گردن مجروح گشت.
او بار ديگر بعد از دو ماه به آبادان اعزام شد و در عمليات ثامنالائمه شرکت نمود. او در جبهههاي سوسنگرد و بستان نيز حماسه آفريد تا اينکه در روز يکشنبه در تاريخ 8/9/1360 در عمليات طريقالقدس بر اثر اصابت ترکش خمپاره بستان را به خون خويش مزين ساخت و در سن 23 سالگي به شهادت رسيد.