شهيد بهروز گرجاني فرزند غفور در 20 خرداد ماه 1342 در شهرستان سرسبز و زيباي مشكين شهر در خانواده 9 نفري (4 پسر و 3 دختر) كه شهيد اولين فرزند خانواده محسوب ميشدند، ديده به جهان گشود. ايشان در دامان پاك و مقدس مادري زحمت كش و مهربان به نام نجيبه اشرفزاده رشد و پرورش نمود.
به دلیل اين كه شهيد در فصل بهار فصل شكوفه و گل پا به عرصه گيتي نهاده بودند پدرش نام ايشان را بهروز گذاشتند. قبل از تولد شهيد خانواده وضعيت مالي خوبي نداشتند ولي بعد از تولد شهيد به خاطر قدم هاي ايشان وضعيت اقتصادي و مالي خانواده از قبل بهتر شده بود. خانواده در بين اهالي محل(محله زينبيه) در مشكين شهر از احترام خاصي برخودار بودند.
به دلیل این که در دوران خردسالی شهید رسم بر این نبود که فرزند را به مهد کودک و یا مکتب خانه بفرستند شهید در این جور مکان ها ثبت نام نشده بود. ایشان از سنین خردسالی بسیار آرام و ساکت بودند و سرگرمی شهید بیش تر با اسباب بازی هایش بود و کم تر با بچه های محل بازی می کردند.
ایشان در سن 6 سالگی در مدرسه ابتدایی فردوسی واقع در شهرستان مشکین شهر ثبت نام کردند و از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند و همه ساله یکی از شاگردان ممتاز مدرسه شان بودند و به همین خاطر چندین بار مکرر از طرف مدیر مدرسه مورد تشویق قرار گرفته بودند. علی رغم این که شهید در بین معلم های مدرسه و مدیر مدرسه از محبوبیت خاصی برخوردار بودند، هیچ وقت از دوستان و هم کلاسی هایش فاصله نگرفت بلکه به خواسته خودش دانش آموزان ضعیف را به خانه می آورند و در انجام تکالیف درسی شان به آن ها کمک می کردند و رابطه دوستانه و خوبی با بچه های محل و هم کلاسی هایش داشتند و اوقات فراغت خویش را با آن ها به بازی فوتبال و والیبال مشغول می شدند.
شهید بعد از پایان دوره ابتدایی در سال تحصیلی 53 ـ 54 در مدرسه راهنمایی منوچهری مشکین شهر ثبت نام کردند و در سال تحصیلی 56 ـ 55 این مقطع از تحصیل را با موفقیت پشت سر نهادند و در سال تحصیلی 57 ـ 56 در دبیرستان شهید اندرزگوی اردبیل مشغول به تحصیل شدند که ایشان در تمام مراحل تحصیلش فردی موفق و ممتازی بودند و در سال تحصیلی 60 ـ 59 موفق به اخذ مدرک دیپلم علوم انسانی از این مدرسه گردیدند. ایشان به غیر از تحصیل به کار دیگری مشغول نبودند و اوقات فراغت خویش را بیش تر با مطالعه کتاب های مذهبی و درسی سپری می کردند. ایشان از دوران راهنمایی خوی و خصلت انقلابی به خود گرفته بودند که در اوج انقلاب اسلامی به همراه دوستان انقلابی خویش روزها در کلیه ی تجمع های انقلابی و تظاهرات ضد شاهنشاهی شرکت می کردند و شب ها نیز به نوشتن شعارهای ضد طاغوت روی دیوارهای شهر مشغول می شدند.
ایشان رابطه بسیار خوبی با والدینش داشتند و در کارهای خانه مثل فرش شستن و جارو کردن حیات خانه به مادرش کمک می کردند و با خانواده رئوف و مهربان بودند و به همسایگان و خویشاوندان احترام خاصی قائل بودند و به خاطر اخلاق و رفتار پسندیده شهید، ایشان الگو و اسوه خود و خانواده شان بودند و بیش تر با دوستان انقلابی خویش صمیمی می شدند و بیش از همه به والدین خود احترام می گذاشتند.
ایشان بعد از این که دوران دبیرستان را با موفقیت به پایان رساندند در سال تحصیلی 61 ـ 60 اولین نفری بودند که در رشته ریاضی مقطع کاردانی تربیت معلم شهرستان تبریز قبول شدند و در همان سال ثبت نام کردند. ایشان به دلیل این که دوران راهنمایی با انقلابیون در تمام صحنه های انقلاب و بعد از آن (پیروزی انقلاب) حضور فعالی داشتند به محض ورود به دانشکده تربیت معلم عضو فعال بسیج دانشجویی شدند. ایشان با این که علاقه خاصی به شغل معلمی داشتند و آرزوی دیرینه ایشان بود به خواسته های خویش پشت پا زدند و از طریق بسیج دانشگاه بدون آن که خبری به خانواده و یا دوستان دوران کودکیش دهد عازم جبهه و جنگ شدند تا به فرمان امام راحلش لبیک بگوید.
ایشان در دوران جوانی خویش بیش تر با بچه های بسیجی دانشگاه و محله دوست صمیمی می شدند و اوقات فراغت خویش را با مطالعه کتاب های مذهبی، مفاتیح، نهج البلاغه و حضور در پایگاه های مقاومت بسیج سپری می کردند.
دید شهید نسبت به جنگ تحمیلی این بود که دشمن بعثی به کمک کشورهای غرب و شرق قصد تجاوز به کشور عزیزمان ایران را دارند و این وظیفه ماست که تا آخرین قطره خونمان از کیان میهمان و اهداف و آرمان های امامان دفاع کنیم و به همین خاطر عازم جبهه و جهاد شدند تا وظیفه دینی و ملی خویش را به انجام برساند و به عنوان رزمنده انجام وظیفه می کردند. تنها توصیه شهید رعایت حجاب و پشتیبانی از نظام و ولایت فقیه بود.
سرانجام معلم شهید بهروز گرجانی در تاریخ 61/5/19 از طریق بسیج دانشکده تربیت معلم تبریز به عنوان رزمنده عازم جبهه و جهاد شدند که بعد از حضور فعال 5 ماه در منطقه عملیاتی مهاباد بر اثر اصابت تیر سهوی نیروی خودی به درجه رفیع شهادت و در تاریخ 61/10/26 نائل آمدند و پیکر پاکش در کنار همرزمانش در گلزار شهدای مشکین شهر خاکسپاری شد.