سيدبخشعلي اعيادي احسن
نام پدر : عبدالوهاب
دانشگاه : علوم پزشكي تبريز
مقطع تحصيلي : دكترا
رشته تحصيلي : پزشكي
مكان تولد : اردبيل (اردبيل)
تاريخ تولد : 1334/09/20
تاريخ شهادت : 1357/10/09
مكان شهادت : اردبيل
عمليات : درگيري با ساواك

شهید بخشعلی اعیادی در دی ماه سال 1334 در محلّه «غریبان» اردبیل در خانواده ای متدیّن چشم به جهان گشود.او سومین فرزند خانواده محسوب می شد و پیش از او این خانواده صاحب یک فرزند دختر و یک پسر نیز شده بود.پدرش «عبدالوهاب»، مردی مؤمن و سخت کوش بود که در خانواده ای کشاورز به دنیا آمده و بعدها با استخدام در ژاندارمری، به کسوت نظامی درآمده بود.ویژگی شغلش ایجاب می کرد تا سال های زیادی از دوران خدمت در نظام، همراه با خانواده اش در نقاط مختلف کشور، از جمله در «تربت حیدریه» خراسان زندگی کند. وی پس از بازنشستگی، دوباره به سرزمین اجدادی خویش بازگشت و به شغل کشاورزی روی آورد.مادرش «فاطمه خانم» زنی نیک سیرت و صبور بود که با وجود همه سختی های زندگی، مخصوصاً مهاجرت های متعدد به شهرهای مختلف کشور، فداکارانه در کنار همسرش در اداره زندگی و تربیت فرزندان تلاش می کرد که نتیجه ی آن تربیت چندین پزشک از همین خانواده در سال های بعد بود.دوران کودکی بخشعلی در کوران مشکلات و سختی های زندگی سپری شد، امّا هیچ کدام از آن ها نتوانست در عزم جدّی او برای تحصیل و رشد و پیشرفت مانعی اساسی ایجاد کند.وی که در طول دوران تحصیل، در کنار درس و مدرسه، از کار و کوشش نیز غافل نبود، در سنین نوجوانی شب تا صبح به همراه پدر در مزرعه کشاورزی، آبیاری می کرد و صبح با چشمان خواب آلود و تن خسته، در کلاس درس حاضر می شد و جالب آن که همه این سختی ها و فشارها، انگیزه او را برای ادامه تحصیل و موفّقیّت بیشتر می کرد و او هر سال به عنوان شاگرد ممتاز مدرسه به تحصیلاتش ادامه می داد.تلاش های شبانه روزی او سرانجام نتیجه داد و در سال هایی که فقط فرزندان خانواده های متموّل و اعیانی شهر می توانستند در رشته پزشکی پذیرفته شوند، بخشعلی بعد از اخذ مدرک دیپلم تجربی، با معدّل ممتاز، برای اوّلین بار از خانواده ای محروم در محلّه ی فقیرنشین توانست در کنار تنی چند از فرزندان بزرگان و اعیان شهر، در رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز (آذرآبادگان سابق) پذیرفته شود.بخشعلی از سال 1354 وارد دانشگاه تبریز شد و با جدیّت هرچه تمام تر در رشته مورد علاقه اش مشغول تحصیل شد. با وجود آن که او همچنان در کنار تحصیل، از کار در مزرعه و فعّالیّت های دیگر غافل نبود، امّا معدّلش در هر ترم «الف»، یعنی بالاترین نمره بود.ورود به دانشگاه برای بخشعلی، دروازه ای بود که او را به دنیای دیگری متصل می کرد و رفته رفته او را با حقایق تلخ جامعه و تحوّلات و مسائل سیاسی کشور آشنا می نمود. سال های حضور او در دانشگاه تبریز، یعنی از سال 1354 تا 1357 مقارن با اوج گیری مبارزات انقلابی مردم و مخصوصاً تشدید فعّالیّت های جنبش دانشجویی در انقلاب بود.از میان احزاب و جریانات مختلف جنبش دانشجویی همچون سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سازمان چریک های فدایی خلق و... که عموماً با اهداف مارکسیستی مبارزه می کردند. بخشعلی به خاطر ریشه های عمیق مذهبی و اعتقادی و با مطالعات عمیقی که در آثار دکتر شریعتی و شهید مطهّری انجام می داد، با تمایل به گروه های مذهبی و اسلامی، دل در گرو آرمان های امام خمینی(ره) بست و به عنوان یک نیروی مذهبی، وارد فعّالیّت های مبارزاتی شد و به خاطر فعّالیّت هایی که در مناسبت های مختلف در دانشگاه علیه رژیم شاه انجام داد، چندین نوبت دستگیر و بازداشت شد.سرانجام با تشدید قیام عمومی مردم علیه رژیم شاه و تعطیلی دانشگاه ها، او نیز به اردبیل بازگشت و فعّالیّت های مبارزاتی خود را همراه با انقلابیون زادگاهش ادامه داد.وی بعد از حضور در اردبیل، با توجّه به چند سال تحصیل در رشته پزشکی، علاوه بر شرکت در مبارزات و تظاهرات و راهپیمایی ها، از کمک به مجروحان انقلابی نیز غافل نمی شد و بعد از هر تظاهرات، سری به بیمارستان های شهر می زد و به امداد و یاری مجروحان می پرداخت.او در حین مبارزات روز نهم دی ماه سال 1357 در اردبیل، بعد از خروج از بیمارستان، بر اثر اصابت گلوله مزدوران شاه به جمع شهدای انقلاب اسلامی پیوست.

روز نهم دی ماه سال 1357، یکی از روزهای خونین در شهر اردبیل بود. در این روز، چندین نفر از مردم به وسیله نیروهای رژیم شاه در تظاهرات به شهادت رسیده و عده ی زیادی نیز مجروح شدند. بخشعلی، صبح همان روز، دوشادوش مردم در تظاهرات حاضر شد و به هنگام ظهر، با آگاهی از تعداد زیاد مجروحان که به بیمارستان فاطمی منتقل شده بودند، به طرف بیمارستان شتافت و با وجود حکومت نظامی و ممنوعیّت تردد، با سختی فراوان خودش را به بیمارستان فاطمی (شیر و خورشید سابق) رساند و ساعت ها با جان و دل به مداوای مجروحان پرداخت.بعد از پایان کار، در حدود ساعت 3 بعداز ظهر، با تنی خسته و رنجور، راهی خانه شد. در طول مسیر، یکی از دوستانش را دید و از طریق او مطلّع شد که دوست دانشجویش، «نورالدّین جهانجوی» در تظاهرات آن روز زخمی شده و نیاز فوری به گروه خونیo منفی دارد. او دوباره به بیمارستان بازگشت و با وجود آن که بیمارستان به وسیله مزدوران شاه، محاصره شده بود و اجازه تردد داده نمی شد، امّا او با زحمت و تلاش فراوان وارد شد و به دوستِ مجروحش خون اهدا نمود.او ساعاتی پس از اهدای خون، از بیمارستان خارج شد و به طرف خانه حرکت نمود. در مسیر بازگشت، در خیابان «نائبی» اردبیل، مورد اصابت گلوله عوامل رژیم شاه قرار گرفت و لحظاتی بعد، در بیمارستان فاطمی، در کنار دوست دانشجویش، نورالدّین جهانجوی و سایر مجروحانی که ساعتی پیش مشغول مداوای شان بود و شاید جان عدّه ای از آن ها را هم از مرگ نجات داده بود، به شهادت رسید.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.