جمال اسدي نيارق
نام پدر : ناصر
دانشگاه : آزاد اسلامي واحد اردبيل
مقطع تحصيلي : كارداني
رشته تحصيلي : نقشه كشي ساختمان
مكان تولد : اردبيل (اردبيل)
تاريخ تولد : 1345/12/15
تاريخ شهادت : 1364/11/22
مكان شهادت : اروند رود
عمليات : والفجر 8
خاطرات همرزم شهيد(آقاي جبرائيل اكبرنسب)
راوي : همرزم شهيد

*من و شهيد اسدي در تاريخ دي ماه سال 1364 در پادگان هوايي اهواز با هم بوديم. يک روز وقتي که من براي آوردن غذاي شام رفته بودم در راه تپه اي از شن بود، زمين خوردم و شني به دستم (انگشت شصت) فرو رفت.

در راه بازگشت ديدم شهيد اسدي به طرفم مي آيد و وقتي دست زخمي و خوني مرا ديد از من پرسيد چه شده؟ گفتم زمين خوردم و دستم زخمي شده است. به دستم نگاه کرد و شن را از دستم در آورد. انگشت خونين مرا به دهان گرفت و خونش را مکيد و زماني که من علت اين کارش را پرسيدم گفت: اين نشانه بهشت است و من نيز از سخن شهيد اسدي همين طور بهت زده مانده بودم.

*شب قبل از عمليات بود خوابم نمي آمد. تقريباً ساعت از نيمه هاي شب گذشته بود از چادرمان بيرون رفتم و در حال قدم زدن بودم که ديدم شهيد جمال اسدي نيز بيرون از چادر ايستاده و به فکر فرو رفته است. جلو رفتم و تا مرا ديد خوشحال شد. با هم کمي قدم زديم. شهيد به چادرها نگاه مي کرد و به من نيز مي گفت به آن ها نگاه کن، فردا اين ها را نخواهي ديد، اين آخرين شب آن هاست، بعضي از آن ها شهيد خواهند شد. گهگاه هم کفش هاي رزمنده ها را جفت مي کرد و اگر هم کفش کسي را مي شناخت با نامش مي گفت اين (آقاي فلاني) شهيد خواهد شد. به جمال گفتم تو از کجا مي داني که شهيد خواهد شد؟ مي گفت: در خواب ديدم. به شهيد اسدي گفتم که ما چکار مي توانيم بکنيم؟ مي گفت: هيچ کاري از دستمان بر نمي آيد فقط مي توانيم دعا کنيم که خداوند ما را عاقبت به خير گرداند. نيم ساعتي با هم بوديم و در آخر هم گفت که خودش شهيد خواهد شد و دفترچه اي به من داد و گفت قبل از شهادتم آن را نخوان هر وقت خبر شهادت مرا شنيدي آن را مي خواني. سپس گفت: کاش الان دوربين فيلم برداري بود و از اين لحظات فيلم برداري مي کردند.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.