غلامحسين ابوالحسني
نام پدر : غلامعلي
دانشگاه : آزاد اسلامي واحد تبريز
مقطع تحصيلي : كارداني
رشته تحصيلي : دامپزشكي
مكان تولد : مشكين شهر (اردبيل)
تاريخ تولد : 1345/06/02
تاريخ شهادت : 1367/02/01
مكان شهادت : دزفول

فرزند آخر خانواده ی "غلامعلي ابوالحسني" در دوم شهريورماه سال 1345 در فخرآبادِ مشكين‌شهر به دنيا آمد. دوران خردسالي او در فضاي ييلاقي و باغات فخرآباد سپري شد. خانواده زندگي فقيرانه‌اي داشتند و امرار معاش آنان از طريق کار کردن در باغات اين و آن حاصل مي‌شد. غلام‌حسين در آغوش و پشت مادرش اندک اندک بزرگ شد تا آن که ديگر مي‌توانست باغات نزديک را بشناسد و در صورت لزوم براي پدرش ناني و آبي ببرد.

دوران کودکي نيز در فقر گذشت. خانوده چاره‌اي نديد جز آن که به حوالي پارس‌آباد (اسلام‌آباد) کوچ کنند بلکه بتوانند از طريق پنبه‌چيني و وجين در مزارع مغان، که تاز‌گي‌ها شکل گرفته و شهرت يافته بود معيشت خود را تأمين کنند. روزگار سختي بود. پدر در اسلام‌آباد هم نتوانسته بود کاري پيدا کند و تنها نان‌آور خانواده، مادر بود که در تمام چهار فصل سال و بي‌اعتنا به سرما و گرما در مزارع دور و نزديک کار مي‌کرد بلکه بتواند کودکان خود را بزرگ کند.

پدرش او را در مدرسه ابتدائي اسلام‌آباد ثبت نام کرده بود. خوب درس مي‌خواند و به کمک کسي نيازمند نبود. تکاليفش را بيش از آن چه مدرسه مي‌خواست، انجام مي‌داد. مادرش به ياد مي‌آورد که ساعت‌ها با کتاب و دفترش ور مي‌رفت تا خسته مي‌شد و دست آخر سر بر روي کتاب‌هايش مي‌گذاشت و خوابش مي‌‌برد.

دوران نوجواني با همان تنگناها و دشواري‌ها و سادگي‌هاي روستايي مي‌گذشت و اوضاع زندگي همان روال خود را داشت و غلام‌حسين رنج‌ها و مشقت‌هاي مادر و تب و تاب بي‌حاصل پدر را مي‌ديد. او ديگر درس خود را از زندگي گرفته بود.

ثبت نام در مدرسه راهنمائي پارسا در پارس‌آباد دري بود تا او را با دنياي بزرگ‌تري آشنا کند. غلام‌حسين تمام حوادث پيروزي انقلاب را در پارس‌آباد ديد. سال هاي 57 تا 60 سپري شد و او دوستان و آشناياني پيدا کرد و هنگامي که دوران راهنمائي را به سر آورد، ديگر نوجوان کارآمدي بود که مي‌توانست با وجين و پنبه‌چيني براي خانواده مختصر درآمدي ايجاد کند.

در سال 1361 وارد دبيرستان هفده شهريور پارس‌آباد شد. اين جا بود که با داروخانه شفا ارتباط پيدا کرد و توانست در آن جا، کارِ ضمنِ تحصيل پيدا کند.

ملايمت رفتار و ادب او، توجه کارکنان داروخانه را به خود جلب کرد و خاطره‌هايي بر جاي نهاد که امروزه هم دوستانش در داروخانه، از او و خاطره‌هايش مي‌گويند. حالا با بسياري از پزشکان شهر دوستي و آشنائي پيدا کرده بود.

غلام‌حسين با تلاش بيش تري به درس ادامه داد. مي‌خواست پزشک داروساز بشود. در سال ۱۳۶۵ در کنکور سراسری دانشگاه آزاد اسلامی شرکت و در رشته دامپزشکی در مقطع کاردانی از دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به عنوان دانشجو پذیرفته شد. حتي هنگامي که وارد دانشکده ی دامپزشکي دانشگاه آزاد تبريز شد، باز تصميم داشت که تغيير رشته بدهد و داروسازي بخواند.

او مي‌خواست مادرش را به زيارت مکه و مدينه ببرد. هر وقت از دانشگاه به خانه مي‌آمد دستش پر از ميوه و هديه بود. دستش پر از کتاب بود

ذهن دانشکده دامپزشکي دانشگاه آزاد تبريز، پر از پس‌لرزه‌هاي جنگ شده بود. غلام‌حسين فکر کرد که انصاف نيست او با خيال راحت درس بخواند و ديگران براي کشورمان جان بدهند. در سال ۱۳۶۶ به عنوان داوطلب در دوره ۶ ماهه به جبهه اعزام شد و به سپاه دوم باختران معرفی شد و جزء نيروهاي امدادي و پزشکي به خدمت پرداخت.

ایشان در تاریخ یکم اردیبهشت ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و هفت در منطقه عملیاتی جنوب(دزفول) بر اثر موج شيميائي هواپیماهای بعثی که صورت او را سوزاند به شهادت رسید.


نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن

هدف اصلي اين سايت اين است كه از اين ستارگان گمنام آسمان دانشگاه ها، الگوسازي كند؛ تا جايي كه فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد و ياد و خاطر آنان را جاودانه سازد.

فرهنگ جهاد و شهادت، فرهنگي است كه بدنه دانشجويي براي رسيدن به آرمان هاي بلند به آن نيازمند است. اين فرهنگ كه از آن به مديريت جهادي تعبير مي شود، كارهاي بزرگي را به انجام رسانده و فضاي آموزش عالي نيازمند چنين نگاهي است.

زنده نگه داشتن ياد دانشجويان شهيد كه اقدامات بزرگي انجام داده اند و الگوسازي از آنها مي تواند به جريان هاي دانشجويي كشور جهت دهي كند؛ زيرا هر يك از اين شهداي دانشجو در عرصه هاي مختلف با وجود سن و سال كم آدم هاي ويژه اي بودند و سرفصل اتفاقات خوبي شده اند، به همين دليل با برگزاري اين كنگره ها سعي داريم اين شهدا را معرفي و از آنها الگوسازي كنيم.
هدف اصلي اين كنگره اين است كه از اين ستارگان آسمان گمنام دانشگاه ها الگوسازي كند؛ بايد تلاش كنيم تا اين كنگره امسال فضاي كل دانشگاه را در بر بگيرد.
وزارت علوم،تحقيقات و فناوري با همكاري ساير نهادهاي مسئول در حوزه هاي دانشگاه و دفاع مقدس با دبيري سازمان بسيج دانشجويي، كنگره ملي شهداي دانشجو را در سه سطح كشوري، استاني و دانشگاهي برگزار مي نمايد، چندان به دنبال كارهاي نمايشي نيستيم و مي خواهيم اين اتفاق در كف دانشگاه ها بيفتد و بدنه دانشجويي را درگير كند. همچنين تصميم داريم برنامه اي طراحي كنيم تا طي آن جمعيت زيادي از بدنه دانشجويي يعني حدود ۵۰۰ هزار نفر تا يك ميليون نفر به ديدار خانواده هاي شهدا بروند.

با تحقيقاتي كه انجام شده است متوجه شده ايم بانك اطلاعاتي جامعي در مورد شهداي دانشجو در كشور وجود ندارد، از اين رو سعي كرديم اين بانك اطلاعاتي را ايجاد كنيم؛ تا امروز اطلاعات نزديك به ۴۵۰۰ نفر از شهداي دانشجو گردآوري شده است.

در اين كنگره ۳۲ عنوان كتاب تدوين و چاپ مي شود، استفاده از وصيت نامه شهدا، توليد فيلم مستند شهداي دانشجو، توليد موسيقي حماسي، توليد نرم افزار چند رسانه اي درباره دانشجوياني كه فرمانده اي دفاع مقدس را برعهده داشتند و طرح «هر شهيد دانشجو يك وبلاگ» از ديگر برنامه هاي اين كنگره است.