شهید غلامعلی یزدانی فر فرزند غلامحسین متولد سال ۱۳۴۶ در روستای بلورد از توابع شهرستان سیرجان دیده به جهان گشود در سن شش سالگی در روستای بلورد راهی دبستان شد و با موفقیت تحصیلات خود را در این مقطع به پایان رساند سپس جهت ادامه تحصیل وارد مدرسه راهنمایی در همان روستا گردید. پس از پایان مقطع راهنمایی در دبیرستان شهید نصیری لاری سیرجان مشغول تحصیل شد. از شاگردان ممتاز دبیرستان شناخته می شد و در مراسم مذهبی شرکت فعال داشت با این که دور از خانواده بود.
در این زمان آتش جنگ بین ایران و عراق شعله ور بود و انقلاب تازه به پیروزی رسیده و ایران که با خون هزاران شهید و مجروح به ثمر رسیده بود مورد هجوم رژیم فاشیست عراق که به تحریک ابرقدرت ها صورت گرفته بود واقع شد زیرا این انقلاب که از بطن آحاد مردم و با رهبری های پیامبرگونه حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسیده بود و زنجیرهای اسارت را از دست و پای این مردم ستمدیده باز کرده بود به طعم آنان خوش نیامد و آن ها می دانستند که برای همیشه دستشان از غارت و چپاول ثروت های ملی این مملکت کوتاه شده است.
توطئه های آنان از همان بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. عناصر ضد انقلاب را تحریک نموده و دستشان را به خون جوانان این ملت که تازه از مبارزه با طاغوت رهایی یافته بودند، آغشته کردند اما جوانان غیور و غیرتمند این ملت به پا خواستند و نقشه های دشمن یکی پس از دیگری عقیم ماند. حمله مستقیم نظامی آنان که جهت آزادی جاسوسان خود که به اسم سفیر به این ملت خیانت می کردند به فضل و یاری خداوند متعال در هم شکست و شن های بیابان طبس هلیکوپترها و هواپیماهای آنان را سرنگون ساخت. سرانجام پس از شکست این توطئه نیز رژیم بعث عراق را مسلح نموده و کشور ما را مورد تهاجم وسیع نظامی در طول بیش از هشتصد کیلومتر مرز خاکی و صدها کیلومتر مرز آبی قرار دادند.
شهید یزدانی یکی از جوانان غیرتمند و پیرو خط رهبر بود که برای دفاع از میهن اسلامی راهی جبهه شد گر چه به سن قانونی نرسیده بود اما نیک می دانست که کشور و انقلاب نوپای اسلامی به یاری نیاز دارد. با صحبت هایی که در آن زمان راجع به جبهه و جنگ می کرد به نحوی می توان پی به احساسات پاک این جوان برد.
علی رغم این که در سیرجان از خانواده خود به دور بود اما هیچ گاه با افراد ناباب و ناصالح برخورد و همراهی نمی کرد کمتر در کوچه و خیابان آفتابی می شد مگر برای رفع نیاز. علاقه شدیدی به محافل مذهبی داشت روزهای تعطیل که به خانه برمی گشت حتما دعای کمیل را در مسجد با دوستانش قرائت می نمود و در جلسات قرائت قرآن مخصوصا در ماه های مبارک رمضان شرکت فعال داشت.
روزهای تعطیل در خانه کمک می کرد و حتی لباس های والدین خود را می شست و گاه می شد که به کار می رفت و جهت تأمین هزینه تحصیل خود کار می کرد. البته این کار در تعطیلات تابستان امری عادی بود زیرا خانواده اش قدرت پرداخت مخارج وی را به طور کامل نداشتند
در سال ۱۳۶۴ پس از پایان تحصیلات متوسطه خود راهی جبهه شد و در قسمت ادوات خمپاره مشغول خدمت گردید. مجددا پس از مدتی راهی جبهه شد و در عملیات والفجر ۸ که منجر به تصرف بندر فاو عراق گردید به عنوان بی سیم چی وارد خدمت گردید در این عملیات مجروح شیمیایی شد که پس از مدتی بستری در اصفهان بهبودی نسبی پیدا کرد اما در حقیقت از بیماری رنج می برد. سپس در مرکز تربیت معلم علامه امینی سیرجان در رشته آموزش ابتدایی قبول شد و به تحصیل مشغول گردید.
در این مدت بدون اینکه از بیماری خود به خانواده اش چیزی بگوید، بارها به دکتر مراجعه و مقادیر زیادی دارو دریافت و مورد استفاده قرار داده بود و با همین وضع باز هم به جبهه اعزام و مدتی را در بندر امام خمینی که در آن زمان مورد تهدید آمریکا واقع شده بود مشغول خدمت شد. بعدها دوستان همرزمش از شدت پیدا کردن بیماری وی در آن جا خبر دادند و پس از بازگشت به سیرجان که در سال دوم تربیت معلم مشغول تحصیل بود با شدت پیدا کردن بیماری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اخلاق و رفتار شهید زبان زد خاص و عام بود. در تواضع و فروتنی نظیر نداشت و در مهربانی و صمیمیت با کوچک و بزرگ بی مانند بود. بنا به گفته دوستانش در مرکز تربیت معلم شهید یزدانی فردی مومن، مخلص و اهل نماز شب بود. استادانش از اخلاق و رفتار وی در سر کلاس درس با اشک و اندوه یاد می کردند و می گفتند که یزدانی با تمام وجود خدا را درک کرده بود و فردی ملکوتی بود و شایستگی این را داشت که هر چه زودتر در سنین جوانی به دیدار معشوق واصل گردد.
کمتر کسی است که با وی برخورد کرده و تحت تاثیر اخلاق حسنه وی قرار نگرفته باشد. با بی تفاوتی افراد در جامعه مخالف بود و اعتقاد داشت که فرد مسلمان باید نسبت به سرنوشت کشور خویش حساس باشد حتی اگر جان خود را در این راه فدا نماید. ملتی که تحت سلطه اجانب باشد حتی اگر هم از نظر مادی در رفاه باشد در ذلت می باشد، حال چه رسد به ملتی که چشم ملل مستضعف دنیا به آن دوخته شده است و پرچم دار مبارزه با ظلم و طغیانگری در جهان است.
در دنیایی که استکبار با شکل و شمایلی جدید نمود پیدا کرده و جهان به سوی تک قطبی شدن پیش می رود، استکباری که ملل استقلال طلب را تروریسم و دولت های متجاوز را مترقی و قربانی تروریسم معرفی می کند، آری در چنین زمان مصالح مکتب بر مصالح دنیوی انسان ها ارجح است و همه مسلمین وظیفه دارند از اسلامی که در طول تاریخ و با خون هزاران شهید از صدر اسلام تا کنون پا برجا مانده پاسداری کند و شهید یزدانی یکی از افرادی بود که خوب این مطلب را درک کرده بود و این کار را با جهادش و با یک سال رنجی که از نتیجه این جهاد دامنگیر وی شده بود اثبات کرد.