شهيد اشجعي در سال 1345 در شهرستان مرزي آستارا در خانواده اي كارمند و مذهبي ديده به جهان گشود از همان دوره كودكي اداي تكاليف شرعي را بر خويش فرض دانسته و با استعداد سرشار و اخلاق حسنه اش اسوه اي از غيرت و ايثار در راه عقيده و ايمان بود .و حيات را چون اعتقاد به مكتبي سازنده نمي دانست. دوران كودكي را در روستاي ويرموني سپري نمود.فریبرز در سال 1351 بهار علم و دانش را آغاز نمود . تا سال 62 موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته ی تجربی گردید . وی بلافاصله در رشته ی متالوژی دانشگاه صنعتی شریف تهران پذیرفته و به عنوان دانشجو به ادامه ی تحصیل پرداخت . در اوج جنگ تحمیلی و با وجود علاقه ی شدید به علم و دانش تاب ماندن د کلاسهای درس از او ربوده شد و او با عشق به سنگر دفاع خود را به مناطق غرب کشور رساند . شهید فریبرز اشجعی روح پاک و بلندش را به صفاتی چون مروت ٬ سخاوت و نوع دوستی آذین نموده بود . او در هر فرصتی به صله ارحام می پرداخت تا جویای احوال دیگران باشد و در صورت نیاز به آنان کمک کند . ایشان از هوش و نبوغ خاصی برخوردار بود و هم زمان رشد فکری و ارتقای اندیشه با فراگیری ورزشهای رزمی جسم خود را نیز برای پیشرفت مطلوب ٬ پرورش می داد . شهید ٬ مونس مسجد جامع ٬ آستارا بود و اصولا برای انجام فرائض دینی خود ٬ همچون نماز و عبادات و خدمتگزاری به مردم ٬ آنجا را سنگر خود قرار داده بود . یکی از صفات برجسته ی وی ٬ احیا نمودن فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر در بین جوانان بود و مدام متذکر می شد که از خدا باید ترسید و روز قیامت نمی توان در محضر او با معصیت و گناه حاضر شد . او از مخلص ترین جوانان انقلابی و فدایی ولایت رابطه برقرار می کرد که بعضی از آنها مجذوب رفتار نیک و پسندیده ی او می شدند . همین نیز بهانه ای می شد تا با رغبت و میل زیادی به طرف انقلاب و دین حق کشیده شوند . فریبرز حتی ماه مبارک رمضان یکبار در محیط دانشگاه یکی از استادان را در حال سیگار کشیدن در محوطه ی دانشگاه دیده بود که با کمال ادب و احترام و با بیان امربه معروف و نهی از منکر وی را از این کار بازداشته بود. سرانجام در تاریخ پانزدهم شهریور 1365 در عمليات كربلاي 2 در منطقه حاج عمران به درجه شهادت نائل آمد.
17 فروردين 1404 / 7 شوال 1446 / 2025-Apr-06