شهید غلامرضا آین در سال 1342 خورشیدی در روستای دور افتاده اما خوش آب و هوا کرنگ کفتر از توابع گالش دیده به جهان گشود. والدین، نام محمدرضا بر او نهادند اما بر حسب اتفاق در شناسنامه او غلامرضا قید شد و الحق غلام رضا مورد توجه آقا امام رضا(ع) بود چون در بدو تولد پنجه ای در پشت ایشان بود که نشان لطف الهی محسوب می شد. کودک زمانی متولد شد که امام(ره) فرموده بودند: «سربازان من هنوز در قنداقه به سر می برند.» الحق که ایشان به درستی بیان نموده بود.
او پس از 7 سال پای به دبستان نهاد. پس از گذشت چند ماهی معلمین او را دانش آموز نمونه انتخاب کردند. او در این زمان علاوه بر درس خواندن به والدین در امر مزرعه داری کمک می کرد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی در روستای خود به شهر فرستاده شد. او در شهر خانه ای اجاره کرد و دوره راهنمایی را با رتبه های بالایی به اتمام رساند. پس از رسیدن به دوره نوجوانی پای به عرصه متوسطه گذاشت و وارد هنرستان سیاوش ناصری شد و در رشته برق ثبت نام نمود که این مصادف با شروع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) بود و ایشان جزء افرادی بود که در تظاهرات ها شرکت می کرد. در سال دوم جنگ از طرف بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد. در تابستان سال 1361 و اواخر شهریور ماه بود که خبر آوردند ایشان مجروح شده است. خانواده پس از تحقیق متوجه شدند که ایشان در بیمارستان مولوی تهران چند روزی بستری شده اند. به مدت 6 ماه با ویلچر به کلاس و منزل رفت و آمد می کرد. ایشان پس از گذشت چندین ماه سلامت خود را بازیافت و دو سال دیگر هنرستان را به اتمام رساند و دیپلم برق از هنرستان سیاوش ناصری دریافت نمود. پس از اتمام تحصیل با دخترخاله خود ازدواج نمود و یک سال بعد به دانشگاه راه یافت. ایشان در رشته مخابرات در مقطع کاردانی در دانشگاه فنی و مهندسی تهران قبول و به تهران مراجعت نمود. وی در این شهر بزرگ هم درس می خواند و هم کار می کرد تا خرج خانواده خود را دربیاورد. پس از گذشت یک سال و نیم از تحصیل ایشان با پایان ترم سوم و آغاز ترم چهارم به جبهه اعزام شد. از مدت اعزام ایشان به جبهه 12روز نگذشته بود که خبر شهادت ایشان را آوردند. تاریخ شهادت ایشان 1365/12/15 بود. ماحصل ازدواج ایشان دختری به نام زهرا بود که دو ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد.
01 آذر 1403 / 19 جماديالاول 1446 / 2024-Nov-21