شهيد دكتر قربانعلي جليل در سال 1340 هجري شمسي در خانواده اي اصيل و مسلمان و شيعه مذهب در دامن كوهستان هاي شامخ استوار و پهن، دشت هاي سرسبز و خرم و دليرپرور عشاير روستای جليل گچساران چشم به جهان گشود. دوران كودكي و نوجواني را همزمان با قيام ها و مبارزات خونين سال هاي 41 و 42 سپري نمود و روحيه جوانمردي، شجاعت، فداكاري و ايثار را از نامداران جد و تبارش به ارث داشت. تحصيلات ابتدايي را در كنار خانواده و نزد برادرش به پايان رساند و سپس براي ادامه تحصيلات راهنمايي به شهرستان ممسني(فهليان) عزيمت نمود و با موفقيت تمام اين دوران را پشت سر گذاشت. در اين دوران بود كه نشانه هاي بزرگي و معرفت، شجاعت، شهامت، جوانمردي، فداكاري، سخاوت، اخلاق نيكو، تواضع و فروتني در گل وجودش دميدن گرفت، به طوري كه همگان زبان به تحسين وي مي گشودند. تحصيلات دبيرستاني را در شهرستان گچساران و بخش باشت كه در آن موقع از نظر علمي و فرهنگي زبانزد بود به اتمام رسانيد و اين دوران مصادف بود با اوج گيري مبارزات مردم و پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي كشورمان كه شهيد دكتر جليل نقش به سزايي در اين راستا داشت از جمله طراحان و عاملان و پيشروان راهپيمايي ها و همچنين تشكل هاي اسلامي بودند. در سال 1359 يعني پس از پايان تحصيلات نظري همزمان با شروع جنگ تحميلي به خدمت مقدس سربازي اعزام شدند و تمام دوران خدمت سربازي را در مناطق غرب و جنوب به دفاع از اسلام و كشور اسلامي به طور شبانه روزي در حملات و جنگ هاي متعددي از جمله فتح خرمشهر و عمليات هاي مناطق غرب شركت فعالیت داشته و چه رشادت ها و ايثارگري هايي از خود نشان داده كه بارها مايه تضمين حيات رزمندگان و همسنگران خود در مقابل دشمن شده كه اين مسئله از چشم هيچ يك از دوستان و همسنگران وي پوشيده نيست و بارها فرماندهان نظامي را با حركت برق آسا و دشمن شكن خود به حيرت افكنده و به تحسين واداشت. پس از اتمام دوران سربازي در سال هاي 61و 62 به مدت دو سال در جهاد سازندگي استان مشغول فعاليت هاي خدماتي و عمراني و خدمت به مردم محروم شدند و چندين بار از طرف جهاد سازندگي داوطلبانه به جبهه هاي جنگ اعزام شدند و در آخرين اعزام در سال 1362 در لشكر 19 فجر به عنوان فرمانده واحد تخريب مشغول مبارزه و رزم با كافران بعثي شدند و در نهايت در تاريخ 62/10/18 مجروح گرديدند و به بيمارستان قائم انديمشك اعزام و قريب دو هفته بستري و پس از مداواي ممكن مرخص شدند و چون وضعيت مجروحيت ايشان طوري بود كه حضورش در جبهه ناممكن بود به شهرستان برگشت و در حالي كه از شدت مجروحيت نگران بود و نياز به استراحت مستمر داشت در سنگر جهاد سازندگي مشغول به انجام وظيفه مجدد شد. در سال 63-62 همزمان با خدمت در سازمان جهاد سازندگي در كنكور اعزام به خارج شركت كرده و در رشته پزشكي قبول گرديد و حدود يك سال را در كشور روماني در رشته پزشكي به همراهي تعدادي از دانشجويان كشور تحصيل نمودند پس از يك سال تحصيل در آن كشور با پيشنهاد دانشجويان از جمله خود شهيد دكتر جليل (به علت نامساعد بودن موقعيت آن كشور با كشور اسلامي ايران) به كشور ايران برگشتند و چند سال باقي مانده تحصيل را در دانشگاه شيراز ادامه دادند و در سال 73 كه سال آخر تحصيل ايشان بود به دنيال صبر و تحمل بر دوران مداوم مجروحيت خويش نهايتاً پس از حدود شش ماه بستري مستمر در بيمارستان نمازي شيراز در تاريخ 73/3/6 به لقاء حق تعالي شتافت و به خيل شهيدان جنگ تحميلي پيوست.
20 فروردين 1404 / 10 شوال 1446 / 2025-Apr-09