دل نوشته های شهید احمد اخلاص
به اسم حبیب
یاران مباد که ز جان غیرمان کنند
در نیمه راه عشق زمین گیرمان کنند
هرگز نمی روم به مهمانی سکوت
مهمان مگر به بوسه شمشیرمان کنند
حدیث عشق را شنیده ای؟ همانکه در گوشت آوای انتظار را زمزمه می کند و چقدر شیرین است طعم انتظار!
رسم عشق را آموخته ای؟ که اینکه ردای منبر انتظار بر دوش، دست در دست یار آسمانی راهشان را ادامه می دهی!
میدانی عاشقی و میدانی که غفلت از معشوق رسم عاشقی نیست، میدانی که حفظ جان واجب است ولی حفظ جان جان واجب تر!
و امروز که صدای پای شهیدان را رساتر از همیشه احساس می کنی بدان بدترین مرگ نمردن است و شهادت برترین مردن ... بالت اگر شکسته است غمت مباد! شهادت که بال نمی خواهد، بال را پس از شهادت می دهند نه پیش از آن ...
و بدان جان امانتی است باید به جانان رساند؛ اگر خود ندهی می ستانند. فاصله هلاکت و شهادت همین خیانت در امانت است.
پس بیا دست در دست هم لشکری از عمارها و یاسرها بسازیم و ندای این عمار معتقد ایمان را پاسخ دهیم. ای عاشقان بیایید عهد سفر ببندیم. آنانکه جان خود را به جان خود دادند، جان گرفتند و آنانکه جان گرفتند را شهادت دادند. یادمان باشد او نزدیکتر از ما به ماست تا او را راهی نیست ولی ما در راه مانده ایم. در خودمان. ما هنوز شهادتی بی درد می خواهیم غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.
و اینک نیک بنگر حتی در میان خارها نیز می توان روئید. با رویشی سرخ و با منشی سبز. رویشی سرخ حسینی همراه با منش سبز مهدوی .
یاعلی
29 ارديبهشت 1403 / 10 ذيالقعده 1445 / 2024-May-18