بسم الله الرحمن الرحیم
«أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خَائِفا مُرَاقِبا یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا»
«خدايا تقاضا دارم كه مرا از آن گروه قراردهى كه پيوسته بيـاد تواند و پيمانت را نمى شكنند و از شـكرانه ات غافلنيستند و فـرمانت را سبك نمىگيرند. الهى، مرا به عزت باشكوه خود ملحق فرماى تا شناساى توگردم و از جز تو كناره گيرم و جز از تو ترسـان و دل نگـران نباشم.ياذالجـلال والاكرام.»
كولـه بارم را بردوش مى گيـرم و قـدم در راه مى گذارم راه درازى در پيش دارم كه انتظار، آن را طولانىتر مى نماياند. ديدگانم از شدت گريه سرخ است آتشـى در درونم هر لحظه زبانه مى كشدم مى روم آن چنان كه گوئى بارها از اين راه عبوركرده ام. سبكبال و آسوده، هر گوشه اى در نظرم آشنا مى نمايد. غرق در انديشههاى دور پيش مى روم حسى عجيب و ناشناخته در وجودم ريشه اندوخته است. حسى كه مرا به رفتـن وا مى دارد و به گام هـايم شـتاب بيش ترى مى دهد.گویـى در درونـم آتـشى شعله ور شده كه تمامى وجـودم را در خود مى سوزانـد. مىروم تا رفتـگان را پيرو باشم و مانـدگان را سرمشـق و الگو. مى روم و در اين رفتن از خدا مى جويم تا خودخواهىها را از وجـودم بزدايد و مرا چون ذره اى در شمار سربازان گمنـام اين سرزمين جـاى دهد.(ان شاءالله)
پدرم، كه سختيـ هاى زيادى در زندگى كشيدى تا ما آسوده باشيم، رنجـ هايت را فراموش نمى كنم. مادرم، كه چه شبـ هاى زيادى را بر باليـن من بسر بردى و نخوابيـدى تا من آسوده بخوابم و چه رنج ها را كه متحمل شدى تا مرا تربيت كنى و چه نيكو تربيـت كرديد. هيچـ گاه نخواهم توانست زحمات شما را جبران كنم پس مرا حلال كنيد.
نمى گويـم در مرگم گريه نكنيد اما هرگز تأسف نخوريد. به انقـلاب اسلامى وفادار بمانيد. ما در دريايى از نور زندگى مى كنيم و قدر اين نور را نمى دانيم و اين نور، نور ولايت فقيه است. امام را تنـها نگـذاريد و خاموش كنندگـان اين نـور و كسانى كه مـذبوحانه سعى در خـاموش كردن اين نـور مى كنند را امان ندهيـد، برادرم رفتـار و كـردارت را با قوانـين اسلام تطبـيق بده و در درس هايـت كوشـا باش. خواهرانم، در حفظ حجاب كوشا باشيد و درسهايتان را بخوانيد و به مادر كمك كنيد و در آخر پدر، برادر و خواهرانم و مخصوصا مادرم مرا حلال كنيد كه سرتا پا گناهم و در آخر بنويسم كه بدانيد و عمل كنيد كه مقدار10000ريال به انجمن اسلامى هنرستان بدهكارم كه حتما پرداخت كنيد و تمام كتاب هاى من را به كتابخانه مسجد اهداء كنيد و در پايان باز عاجزانه تقاضامندم كه مرا حلال كنيد. به تمام دوستان و آشنايان هم توصيه مىكنمكه در خط اسلام باشند امام را فراموش نكنند و از آن ها هم طلب حلاليت دارم.
به اميدپيروزى حق
والسلام
اميدرضاگنجى پور 65/10/3
29 ارديبهشت 1403 / 10 ذيالقعده 1445 / 2024-May-18