Menu
صفحه اول
|
اخبار
|
جستجوي شهدا
|
توليدات كنگره
|
درباره ما
|
ارتباط با ما
|
سيدمحمد موسوي نيشابوري
نام پدر :
سيدعلي رضا
دانشگاه :
دانشسراي عالي زاهدان
مقطع تحصيلي :
كارشناسي
رشته تحصيلي :
دبيري تاريخ
مكان تولد :
مشهد (خراسان رضوي)
تاريخ تولد :
1340/06/05
تاريخ شهادت :
1365/11/05
مكان شهادت :
شلمچه
عمليات :
كربلاي 5
زندگي نامه
خاطرات
وصيت نامه
آثار
نامه
اسناد شهيد
عكس
صوت و فيلم
خاطرات دوست شهيد سيد ممد موسوي(آقاي موسوي نژاد)
راوي :
دوست شهيد
* آرایشگاه صلواتی
سیدمحمد دستی به سرم کشید و گفت: آقا مجید! چی مدلی می زنی؟ من که حواسم کاملا پرت شده بود گفتم: سید جان! هر مدلی که می خواهی بزن و اگر وارد نیستی یه پیاله بذار وسط سرم و اضافه ها رو قیچی کن!
سیدمحمد کارش را شروع کرد و من در فکر و خیال خود غرق شده بودم. به هر جایی که می شد پرنده خیالم پرواز می کرد. لحظه ای به مشهد می آمد و لحظه ای در دانشگاه بود و لحظه ای به آرایشگاه صلواتی سید برمی گشت. ناگهان سیدمحمد دستمال سلمانی خود را برداشت و مرا تمیز کرد. فقط نمی دانستم چرا با خودش می خندید. پرسیدم: چی شده سید؟ قاطی کردی؟! ولی او همین طور می خندید. آینه ای از جیبش در آورد و گفت که ببین چه طور شده؟
نزدیک بود سکته کنم. راستی راستی سیدمحمد حرف مرا عملی کرده بود و دور تا دور سرم را ماشین کرده و وسطش را پر مو گذاشته بود. راستش را بخواهی شبیه یونانی های قدیمی شده بودم. خدا را شکر کردم که کسی آن طرف ها نبود وگرنه آبروریزی می شد.
بلافاصله چفیه را از دور گردنم باز کرده و انداختم روی سرم. راستش تا آن روز به چنین بلایی گرفتار نشده بودم. گفتم: سیدخدا! تو را به قرآن قسم که یک کاری بکن! رسم هم شهری را خوب به جا آوردی!
سید خنده ای کرد و گفت: آخه قربونت بشم مگه شاعر نگفته: از تو به یک اشاره از من به سر دویدن. از طرفی مگه مومن نباید حرف مومن را باور کند! این دفعه هر دو با هم زدیم زیر خنده.
بلاخره راه چاره ای به ذهنش رسید و قرار شد که تمام موی سرم را یک دست ماشین نمره ۴ بزند. و بالاخره به خیر گذشت!
* سید در چادر بغلی ما بود و من دوست داشتم که بیشتر کنار او باشم. از شما چه پنهان هم همشیره بودیم و هم پسرعمو. البته پسرعموی اصلی نه از طرف جدمان آقا موسی بن جعفر با هم نسبت داشتیم. سید اخلاق ملایمی داشت و بسیار متواضع و کم حرف بود. بنده ناقابلی را به دوستی قبول کرده بود و این برایم افتخاری بود.
آن شب به یادماندنی را هرگز فراموش نمی کنم. به چادرش رفتم تا بیشتر او را ببینم. شب عجیی بود. در آن
سرمای زیاد دی ماه گرمای زیادی بر ما حاکم بود. غرق در راز و نیاز با سید بودم که ناگهان به من گفت: آقا مجید! یک حرفی می خواهم بگویم به شرطی که قول بدهی به آن عمل کنی و به بقیه مشهدی ها هم بگو.
گفتم: سید! کوچکتم، هر امری باشد در خدمتم. گفت: راستش دیشب خواب دیدم که یکی از بچه های مشهدی در این اعزام شهید می شود. تو را به خدا قسم اگر من بودم هر موقع اومدی خواجه ربیع (زیارتگاه و گورستانی واقع در شمال شهر مشهد) سر مزارم بیایی.
ناگهان دلم ریخت پایین، چشمانم پر از اشک شد و زبانم بند آمده بود.
سحرگاه عملیات فرا رسید و بعد از دیده بوسی و خداحافظی با سید دیگر روی گل سید را ندیدم. خواب سید تعبیر شد و خودش به شهادت رسید. درست گفته بود و از بچه های مشهدی فقط یک نفر شهید شد.
عملیات تمام شد و به شهر خویش بازگشتیم. با بچه ها قرار گذاشتیم که به دیدن پدر شهید سیدمحمد برویم. ساعتی با هم نشستیم و جلسه گذاشتیم که چگونه با پدرش روبرو شویم. لحظه موعود فرا رسید. قلب مان مثل امواج دریای طوفانی متلاطم بود. به در منزل شان رسیدیم و وارد شدیم و یکی پس از دیگری در گوشه ای نشستیم. ناگهان پیرمردی روحانی و در عین حال نورانی وارد خانه شد و همگی از جا بلند شدیم. زبان مان بند آمده بود. پدر محترم شهید با ذکر صلواتی به ما آرامش داد و بدون مقدمه جعبه شیرینی را از طاقچه برداشت و دور گردانید. یکی یکی صورت ما را بوسید و با چهره ای خندان به ما خوش آمد و تبریک گفت.
نمی دانستم روی زمین هستم یا آسمان. در خواب هستم یا بیداری! تمام معادلات ریاضی ما به هم ریخته بود. باورش برایم مشکل بود. ما را به نوشیدن کلام شیرینش دعوت کرد. با تمام وجود گوش شده بودیم که حاج آقا موسی چه می خواهد بگوید که خیلی خلاصه و متین و آرام و خندان گفت: سیدمحمد به مهمانی برادرش سیدعلی رفته است!
نام
نام خانوادگي
نشاني پست الكترونيكي
متن
09 ارديبهشت 1403 / 19 شوال 1445 / 2024-Apr-28
شهدای امروز
محمود كارون
محمدرضا فرزاد
محمدرضا پوركيان
سعيد اعتدالي شهني
سيدعباس اميرجهانشاهي
حسينعلي امامي
برگزیده ها
امير حسين پور
مشاهده اطلاعات شهید
پوريا خوشنام
مشاهده اطلاعات شهید
غلامرضا بامدي
مشاهده اطلاعات شهید
فرماندهان شهید دانشجو
ناصر فولادي
غلامحسين بسطامي
مسعود آخوندي
عليرضا عاصمي
غلامعلي پيچك
سيداحمد رحيمي
عليرضا موحد دانش
عباس محمدوراميني
سيدمحمدحسين علم الهدي
علي هاشمي مويلحه
محمود شهبازي
محسن وزوايي
غلامحسين (حسن) افشردي(باقري)
جاويدالاثر احمد متوسليان
Scroll